همیشه
فکر می کنم چرا استان بوشهر (ابوشهر) این همه محروم است؟ مظلوم است نه
محروم! و شاید مرحوم است نه محروم! در هر صورت یا مرحوم است یا مظلوم!
قهرمان
عرب بندر ریگ، میرمهنا که جزیره خارک و ... را از چنگ هلندی ها آزاد کرد و
تا به امروز هلند پایش را در خلیج نگذاشت. به افتخار قهرمانان عرب بوشهر
این بار واژه خلیج عربی می نویسم تا زحمات این اعراب را جبران کنم!
قهرمانان
و سرداران منطقه دشتی که هر چه بگویم کم است! چند تا را نام ببرم؟ شیخ
حسین و .... و از شعرایش همچون فایز دشتی که جان و دل انسان را به آتش می
کشد و از موسیقی شروه دشتی که انسان سخت کوش را متوجه خدا می کند و ...
از
بوشهر افرادی همچون احمدخان دریابیگی موسس نیروی دریایی و طراح لباس نیروی
دریایی و کسی که به جرات می توانم بگویم بدون زحمات او امروز نه جزیره ای
داشتیم و نه خلیجی! و خانواده دریانورد که پسرشان ناخدا عباس دریانورد بود و
کلی تجار معروفش و خاندان آل مذکور که یکی از قوی ترین قبیله عرب خلیج
عربی بودند و با اتحاد قبایل عرب استان بوشهر همچون نگینی در کنار خلیج می
درخشند!
از تنگستان چه بگویم؟ همه نامش را شنیده اند! علی دلواری و ... و دلیران تنگستان! بلکه دلیران خاموش!
از دشتستان چه بگویم؟ کاخ داریوش! شهر داریوش! غضنفر السلطنه که آن هم یکی از مبارزان به نام در زمان قاجار بود.
از سیراف چه بگویم؟ دومین شهر بزرگ ایران در ساسانی! ثروتمندترین بندر خلیج! زیباترین شهر اسلامی در زمان های گذشته.
و ...
اما
امروز از استان بوشهر (ابوشهر) چه مانده است؟ چه چیزی؟ جز خرابه؟ جز
ویرانی؟ جز فقر و فلاکت؟ جز سختی و گرما و لنج و ماهی گیری؟ سرزمینی مظلوم.
سرزمینی با نفت و گاز و هلیوم بسیار که هیچ به خودش نمی رسد جز دود و دَم!
اما
امروز می خواهم یک بازی رایانه ای معرفی کنم که به خاطر میرمهنای عرب
ساخته اند. متاسفانه کیفیت بازی نشان می دهد اصلا بر روی آن سرمایه گذاری
عظیم نکرده اند و دولت هم پشت آن نبوده است و متاسفانه قبل از اینکه این
ستاره بار دیگر روشن شود خاموش شد!
زنده باد قهرمانان عرب أبوشهر. آنان بوشهر را در زمان افشاریان و زندیان علاوه بر مرکز تجاری تبدیل به مرکز سیاسی کشور هم کردند:
http://bcir.ir/show.php?page=article&id=270&tbl=2
خوب این تریلر بازی هست:
http://mirmahna.persiangig.com/video/MirMahna-ir-Move%20for%20WEB.flv
http://parsaspace.com/files/6396558884/MirMahna_Trailer_HQ.mp4.html
بازی رایانهای میرمهنا؛ افتخار یا فاجعهی ملی:
صنعت
بازی در ایران با وجود مشکلات خاصی که دارد چند سالی است که به شکل جدی
مورد توجه سازندگان مختلف قرار گرفته و شرکت های بازی سازی زیادی در حال
شکل گیری و همین طور ساخت بازی های مختلف هستند.
به
گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از گیگا پارس، بازی
میرمهنا یکی از این بازی هاست که توسط استودیو اسپیریس پویانما و در یکی از
محبوب ترین سبک های بازی یعنی شوتر اول شخص ساخته شده و با الهام گیری از
بازی های معروف این سبک سعی دارد که نام خود را مطرح کند ولی به جرات می
توان گفت نتیجه کار چیزی جز یک بازی ضعیف با مشکلات فراوان نیست.
داستان
بازی در حدود ۲۵۰ سال پیش به وقوع می پیوندد، جایی که بیگانگان خصوصا
هلندی ها با تصرف جزایر جنوبی، ظلم و ستم زیادی به مردم روا می دارند.
داستان در مورد گروهی به سرکردگی جوانی به نام میرمهنا است که سعی در اخراج
بیگانگان دارند.
البته برخلاف نام بازی شما در نقش میرمهنا بازی را انجام نمی دهید بلکه در
نقش یکی از جوانان محلی به نام شبیر قرار می گیرید که سعی در آزادی دوستان
خود و همین طور خواهرش حنانه دارد.
داستان
به کمک صحنه های نمایشی که معمولا در انتهای هر مرحله نمایش داده می شود و
همین طور متونی که در شروع هر مرحله و در هنگام Loading مشاهده می کنید
روایت می شود.
داستان با وجود پتانسیل نسبتا خوبی که دارد به هیچ عنوان کیفیت جالبی
نداشته و به طور مثال شخصیت میرمهنا فقط در چند صحنه حضور دارد و هیچ
پرداختی در مورد شخصیت وی و همین طور شخصیت اصلی بازی صورت نمی گیرد.
گیم
پلی بازی همانند اکثر FPS های موجود در بازار می باشد، شما در یک مسیر از
پیش تعیین شده حرکت کرده و دشمنان پیش رو را از بین می برید.
بازی
بدون هیچ مقدمه و پیش زمینه داستانی شروع می شود و شما پس از طی کردن
اولین مرحله متوجه خواهید شد که مرحله ای که به پایان رسانده اید صرفا یک
بخش آموزشی بوده است!
در ابتدا یک نقشه و قطب نما در اختیار شما قرار دارد و برای شما این تصور
به وجود می آید که با یک بازی با محیط های بزرگ روبرو هستید ولی به سرعت در
می یابید که محیط های بازی کاملا محدود و خطی هستند.
البته خطی بودن مراحل در یک بازی FPS یک نقطه ضعف به شمار نمی آید ولی فلسفه استفاده از نقشه و قطب نما را کاملا زیر سوال می برد!
اسلحه های بازی به ۳ دسته سلاح سرد، Pistol و Rifle تقسیم می شوند که در
این بین Pistol قدرت بسیار پایینی دارد و برای کشتن یک دشمن در درجه سختی
معمولی باید تمام تیرهای خشاب خود را بر روی ولی خالی کنید و به همین علت
به ندرت از آن استفاده می کنید.
سیستم کنترل و هدف گیری بازی به خوبی طراحی شده و مشکل خاصی ندارد ولی مشکل اصلی بازی هوش مصنوعی فوق العاده افتضاح دشمنان می باشد.
دشمنان بازی عاری از هر گونه هوش مصنوعی بوده و تنها کارشان این است که در
یک نقطه ایستاده و به سمت شما شلیک کنند، به ندرت پیش می آید که دشمنان
حتی به چپ یا راست چند گام بردارند.
این هوش مصنوعی ضعیف باعث می گردد که مبارزات بازی بعد از چند دقیقه
تکراری شده و با وجود اینکه بازی بسیار کوتاه بوده و به سرعت تمام می شود
ولی مبارزات آن هیچ گونه هیجان خاصی به همراه ندارد.
در
برخی از قسمت ها شما باید بوسیله توپ مانع از هجوم قایق های دشمن شوید که
هدف گیری توپ در این بخش خوب کار شده و از معدود نکات مثبت بازی به شمار می
آید. طراحی مراحل بازی به هیچ عنوان کیفیت خوبی نداشته و این مراحل بسیار
ساده و بدون هیچ گونه خلاقیتی ساخته شده اند و تقریبا تمام مراحل بازی شبیه
به هم بوده و از این نظر بازی عملکرد ضعیفی دارد.
یکی از مشکلات عجیب بازی این است که هنگامی که یاران شما به سمت دشمن شلیک
می کنند این شلیک ها هیچ گونه تاثیری بر دشمن ندارد و حتی پس از شلیک
گلوله های بسیار نیز دشمن هیچ آسیبی نمی بیند ولی به محض اینکه شما اولین
تیر را به سوی دشمن شلیک کنید شاهد خواهید بود دشمن بلافاصله نابود می شود.
البته
در درگیری های تن به تن یاران خودی می توانند دشمن را از پای در آورند و
این مشکل فقط مختص شلیک گلوله می باشد و به نظر می آید تیم سازنده فراموش
کرده آسیب پذیری دشمن در مقابل شلیک یاران شما را فعال کند!
علاوه
بر این باگ های بی شماری در طول بازی وجود دارد که می توان به گیر کردن
شخصیت اصلی در یک نقطه اشاره کرد که باعث می شود که شما بازی را از آخرین
ذخیره خود دوباره بارگذاری کنید، همچنین در هم رفتن اشیا، غیب و ظاهر شدن
ناگهانی یاران خودی و باگ هایی از این دست در طول بازی به وفور مشاهده می
شود.
کوتاه بودن بازی های FPS در سال های اخیر به امری عادی تبدیل شده و
میرمهنا در این زمینه بهتر از بازی های هم سبک خود عمل کرده است! بازی در
کمتر از ۲ ساعت به پایان می رسد که این یک نقطه ضعف بزرگ بود و با توجه به
اینکه هیچ بخش اضافی در بازی وجود ندارد ارزش بازی به شدت پایین می آید.
همچنین با توجه به خطی بودن بازی و گیم پلی نه چندان جالب آن ارزش تکرار
بازی نیز بسیار پایین است و بعد از یک دور بازی کردن دیگر سراغ آن نخواهید
رفت.یکی از ضعیف ترین بخش های بازی شیوه روایت داستان است، داستان بدون
مقدمه شروع شده و در انتهای هر مرحله به وسیله صحنه های نمایش پیش برده می
شود.
این صحنه های نمایشی چندان جالب نیستند و مانند یکی از بازی های مطرح این
سبک سعی دارد بوسیله لحظات هیجان انگیز و کشته شدن نیروهای خودی احساسات
شما را تحریک کند ولی در این زمینه کاملا ناموفق عمل کرده است.
هنگامی
که دشمن با اسلحه بالای سر شما ایستاده و رجز می خواند کاملا می دانید که
چند ثانیه بعد گلوله ای در مغز وی جای خواهد گرفت! یا به طور مثال در صحنه
ای شما و همراهتان در حال حرکت در یک مسیر هستید که ناگهان بازی متوقف شده و
صحنه ای به نمایش در می آید که شما توسط دشمن اسیر شده اید و هیچ گونه پیش
زمینه ای در مورد نحوه اسارت نمایش داده نمی شود.
این بخش ها فقط باعث سردرگمی شما شده و موجب می گردد که ارزش بازی به شدت
پایین بیاید. برخی بازی های این سبک به دلیل پایان ضعیف بازی مورد انتقاد
قرار می گیرند، حال میرمهنا پا را یک گام فراتر نهاده و پایان بازی را به
طور کامل حذف کرده است!
شما چیزی تحت عنوان پایان بازی مشاهده نمی کنید و در مرحله پایانی و بعد
از نابودی آخرین دشمن بلافاصله بازی تمام شده و یک تریلر از گیم پلی بازی
نمایش داده می شود و سپس اسامی سازندگان بر روی صفحه ظاهر می گردد که شما
را در بهت و حیرت فرو می برد!
به نظر نمی آید ساخت یک صحنه نمایشی چند دقیقه ای برای پایان بازی کار سخت
یا شگفت انگیزی باشد و عجیب است که سازنده به این نقطه ضعف بزرگ هیچ توجهی
نکرده است.
طراحی
گرافیکی بازی را می توان از معدود بخش های مثبت بازی به شمار آورد. با
وجود اینکه بازی از نظر گرافیکی در مقابل بازی های خارجی چند سال پیش نیز
حرف خاصی برای گفتن ندارد ولی به عنوان یک بازی ایرانی می توان کیفیت
گرافیک بازی را قابل قبول برشمرد.
طراحی
محیط ها و پس زمینه ها نسبتا جالب صورت گرفته و طراحی چهره شخصیت ها خوب
می باشد، البته مشکل این بخش این است که بسیاری از بافت ها در جلوی شما
ظاهر می شوند. انیمیشن حرکت دشمنان کاملا شبیه به هم بوده و تفاوتی بین
انیمیشن آن ها وجود ندارد.
اسلحه های بازی با اینکه کم تعداد هستند ولی به خوبی طراحی شده اند ولی
همین اسلحه ها در هنگام زوم کردن به یک مدل کاملا ضعیف و بی کیفیت تبدیل می
شوند.
موسیقی بازی از تم جنوبی بهره می گیرد و موسیقی اصلی بازی مناسب با حس و
حال آن می باشد ولی نکته عجیبی که در این بین وجود دارد این است که در
هنگام یک درگیری سنگین ناگهان موسیقی قطع شده و چند ثانیه فقط صدای شلیک
گلوله به گوش می رسد و پس از آن موسیقی با یک تم جدید ادامه پیدا می کند!
صداگذاری شخصیت ها نیز کیفیت خوبی ندارد و مثلا شخصیت میرمهنا که باید یک
صدای خاص و تاثیرگذار داشته باشد فقط از یک صدای عادی بهره می گیرد.
همچنین صدای دشمنان که معمولا به زبان انگلیسی و در بعضی مواقع آلمانی
صحبت می کنند برای شما بسیار آشناست و پس از چند دقیقه متوجه می شوید که
این صداها را قبلا در یکی از بازی های معروف این سبک شنیده اید!
میرمهنا
بازی خوبی نیست، این بازی توان رقابت با بازی های خارجی چند سال پیش را
نیز ندارد و حتی در بین بازی های ایرانی نیز یک عنوان درجه یک به حساب نمی
آید. هوش مصنوعی افتضاح، گیم پلی نه چندان هیجان انگیز و کوتاه، باگ های پر
تعداد و روایت داستانی ضعیف از جمله عواملی است که باعث می شود که لذت
چندانی از انجام بازی نبرید.
بازی
میرمهنا نتوانست به آن چه خواسته است برسد ولی با این وجود امیدواریم بازی
بعدی سازنده یک عنوان با کیفیت بالا و در خور توجه باشد.
منبع:
barsam.ir
روزگاری
چه بودیم حالا چه شدیم! ای کاش استان بوشهر و خوزستان جعلی (عربستان) و
... باز به آن دوران بر می گشتند و ابصارشان در دست خودشان بود ... اما
افسوس ... اما خدا با ما خواهد بود!
منبع خبر عربی:
http://arabalsahel.com/vb//showthread.php?t=714
http://arabalsahel.com/vb//showthread.php?t=714
متن عربی:
خرج
جزيرة عربية حكمها العرب منذ الهجرة الأولى لهم في عهد الخليفة معاوية بن
أبي سفيان و خاصة بعد هجرة تميم من منطقة كاظمة مورد الماء المعروف
(الجهراء و ما حولها الان في دولة الكويت) إلى بر فارس.
و معظم أهالي خرج هاجروا إلى دولة الكويت على هجرات متتالية منذ سنة 1179-1182 هـ إلى ان كانت الهجرة الكبرى في زمن الشيخ مبارك الصباح إلى جزيرة فيلكا حيث قام -رحمه الله- و لأول مرة في تاريخ جزيرة فيلكا كما تروي روايات كبار السن بحفظ الأمن و الأمان للأهالي في تلك الجزيرة, حيث وضع حامية له مع سلاح و عتاد في موضع يسمى اليوم قرينية و صبيحيو في في الجزيرة, و بعدها توقف هجوم البصارة على الأهالي من ناحية الفاو و القصبة و المحمرة.
و بعد ذلك, و طلبا للأمان و الاستقرار زادت هجرة أهالي خرج (الخوارى) إلى جزيرة فيلكا الكويتية و تعمرت فيلكا و زاد عدد سكانها العرب الجدد. كما هاجر البعض من جزيرة قريبة صغيرة تسمى خرجو أو خويرج, و هي جزيرة صغيرة منخفضة, أرضها رملية بيضاء, تبعد حوالي 5 كيلومترات عن جزيرة خرج.
و هنا يذكر محمد أعظم البستكي و هو من خانات بستك في صفحة 80, 81 من كتابه بالفارسية و المترجم بالعربية في مكتبة الايام في البحرين الطبعة الاولى عن تاريخ بستك و جهانكيرية أن الامير مهنا بن الامير ناصر من شيوخ ميناء ريك (ريق) و الذي خلفه أباه الذي ينتمي لسلالة مذكور حاكم القابندية و بوشهر لم يطع و لم يسمع و لم يقبل ان يحكمه أعجمي و أن يولى عليه كريم خان الزندي و الذي تولى امارة جزيرة خرج بعد أن قتل أباه الأمير ناصر و اخوته و أعمامه و بعض انسابه خوفا من الثأر, و خاصة عندما عرف كما يذكر خان بستك أن كريم خان قد وقع عقد مع الإنجليز و الهولنديين و اتفاقات للقضاء عليه و حصل على وعود بمكاسب إذا استطاع القضاء عليه, و كان الأمير ناصر قد أعلن أيضا نفسه حاكما على بندر ريق (ميناء ريق).
و قد استطاع كريم خان عندما اعتلى عرش السلطنة في شيراز أن يقبض على الأمير مهنا عندما سمع عن أعماله الوحشية ضد أسرته و خاصة والده و إخوته , لكنه سرعان ما خرج من السجن و أطلق سراحه بواسطة, ميرزا محمد بيك دشتي, أو كما يسمونه \شتساني صهره , والذي كان ذا مكانة لدى البلاط الزندي في شيراز (إيران) و أعيد إلى منصبه ثانية كحاكم على ميناء ريق و جزيرة خرج .
و لم يهدأ له بال حيث جمع حوله الجموع ثم رفع له علما و جعله عنوانا لثورته, و حذره بعض أمراء و شيوخ عرب الهولة من خطورة العمل الذي سيقوم به, و استطاع الأمير ناصر هزيمة الجيش الإيراني و الهولندي و الإنجليزي و سيطر على جزيرة خرج و طرد الهولنديين منها لدرجة أن حاكم إيران أرسل له جيشا نظاميا بقيادة محمد صادق خان بمرسوم من كريم خان الزندي مع جيش كبير و مجهز بالمدافع لسحق الأمير مهنا في ميناء ريق أولا , و بعد قتال عنيف انسحب الأمير مهنا إلى جزيرة خرجو الصغيرة (خويرج) , و لما وقع بالضيق فيها فكر في طرد الهولنديين من خرج و استولى على مساكن ممثلي الدولة الهولندية, و رغم أن الهولنديين أحسوا بنواياه و شنوا هجوما كثيفا عليه في جزيرة خرجو (خويرج) و استعانوا بخبرة الشيخ سعدان البوشهري لكنه أيضا فشل معهم و فر من المعركة و قاتل الأمير مهنا مع رجاله ببسالة و شجاعة و هزمهم ، و هاجم جزيرة خرج و استولى على قلعتهم ( قلعة الفرنجة ), و على كل أسوارها و قتل منهم الكثير, و استسلم من بقى من روع ما شاهدوه من الشجاعة, و قام بإيواء الأسرى و أرسلهم في سفينة إلى هولندا.
و لما عرف بذلك كريم خان أعد العدة و جهز جيشا كبيرا و أرسله إلى ميناء كناوة بقيادة زكي خان الزندي.
و قام الإنجليز و الهولنديين بعد هزيمتهم أمام الأمير مهنا و عرب خرج بفرض حصار على جزيرة خرج و ما حولها ؛ إضافة إلى أن جيش كريم خان قد سد الطريق في كل الموانئ على جزيرة خرج خاصة طرق وصول السلاح و المؤن ، و إضافة لذلك أصدر أمرا إلى شيوخ العرب في بندر عباس و كنكون و بوشهر و مشايخ بني كعب و حتى محمد خان البستكي و إلى زكي خان في مدينة كناوة و أمره جميع قواته البرية و البحرية أن يضربوا حصارا على خرج و طلب سحق الأمير مهنا و الإستيلاء على جزيرة خرج و خرجو (خويرج).
و حضرت قوات كبيرة جدا و حاصرت جزيرة خرج و بدأوا بضربها بالمدافع و استبسل الأمير مهنا و رجاله و هاجموا كل السفن,و كانت شجاعتهم لا تصدق و كفاحهم و صمودهم في الجزيرة لكن الكثرة كما يقال تغلب الشجاعة, و فعلا اجتهد البواسل المخلصون لوطنهم و جزيرتهم و عروبتهم للحفاظ عليها بعيدا عن استيلاء الحكومة في شيراز على موطن أجدادهم العرب, ولما ضاقت بهم السبل و زاد الحصار حملوا الأمير مهنا إلى سفينة محترقة و معطوبة فحملته الأمواج و الأشرعة القديمة إلى ساحل الفاو في البصرة هو و بعض مرافقيه و بعدها إلى الكويت, و سقطت جزيرتي خرج و خويرج بيد كريم خان الزندي.
و قام أحد الخونة من أهالي خرج و هو الملقب حسن سلطان وفائي و الذي كان عدوا للأمير مهنا و الذي أرشد جيش العدو على أماكن ضعف الجزيرة بإعطاء كل أموال و أوراق و ثروة الأمير مهنا إلى كريم خان, و كافأه الأخير بأن أعطاه لقب حاكم ميناء ريق و جزيرة خرج و أسماه "كدخداه".
اسف إذا طولت عليكم, بس هذي هي القصة الكاملة لجزيرة خرج و دفاع الأمير مهنا عنها.
ساعد في نشر والارتقاء بنا عبر مشاركة رأيك في الفيس بوك
و معظم أهالي خرج هاجروا إلى دولة الكويت على هجرات متتالية منذ سنة 1179-1182 هـ إلى ان كانت الهجرة الكبرى في زمن الشيخ مبارك الصباح إلى جزيرة فيلكا حيث قام -رحمه الله- و لأول مرة في تاريخ جزيرة فيلكا كما تروي روايات كبار السن بحفظ الأمن و الأمان للأهالي في تلك الجزيرة, حيث وضع حامية له مع سلاح و عتاد في موضع يسمى اليوم قرينية و صبيحيو في في الجزيرة, و بعدها توقف هجوم البصارة على الأهالي من ناحية الفاو و القصبة و المحمرة.
و بعد ذلك, و طلبا للأمان و الاستقرار زادت هجرة أهالي خرج (الخوارى) إلى جزيرة فيلكا الكويتية و تعمرت فيلكا و زاد عدد سكانها العرب الجدد. كما هاجر البعض من جزيرة قريبة صغيرة تسمى خرجو أو خويرج, و هي جزيرة صغيرة منخفضة, أرضها رملية بيضاء, تبعد حوالي 5 كيلومترات عن جزيرة خرج.
و هنا يذكر محمد أعظم البستكي و هو من خانات بستك في صفحة 80, 81 من كتابه بالفارسية و المترجم بالعربية في مكتبة الايام في البحرين الطبعة الاولى عن تاريخ بستك و جهانكيرية أن الامير مهنا بن الامير ناصر من شيوخ ميناء ريك (ريق) و الذي خلفه أباه الذي ينتمي لسلالة مذكور حاكم القابندية و بوشهر لم يطع و لم يسمع و لم يقبل ان يحكمه أعجمي و أن يولى عليه كريم خان الزندي و الذي تولى امارة جزيرة خرج بعد أن قتل أباه الأمير ناصر و اخوته و أعمامه و بعض انسابه خوفا من الثأر, و خاصة عندما عرف كما يذكر خان بستك أن كريم خان قد وقع عقد مع الإنجليز و الهولنديين و اتفاقات للقضاء عليه و حصل على وعود بمكاسب إذا استطاع القضاء عليه, و كان الأمير ناصر قد أعلن أيضا نفسه حاكما على بندر ريق (ميناء ريق).
و قد استطاع كريم خان عندما اعتلى عرش السلطنة في شيراز أن يقبض على الأمير مهنا عندما سمع عن أعماله الوحشية ضد أسرته و خاصة والده و إخوته , لكنه سرعان ما خرج من السجن و أطلق سراحه بواسطة, ميرزا محمد بيك دشتي, أو كما يسمونه \شتساني صهره , والذي كان ذا مكانة لدى البلاط الزندي في شيراز (إيران) و أعيد إلى منصبه ثانية كحاكم على ميناء ريق و جزيرة خرج .
و لم يهدأ له بال حيث جمع حوله الجموع ثم رفع له علما و جعله عنوانا لثورته, و حذره بعض أمراء و شيوخ عرب الهولة من خطورة العمل الذي سيقوم به, و استطاع الأمير ناصر هزيمة الجيش الإيراني و الهولندي و الإنجليزي و سيطر على جزيرة خرج و طرد الهولنديين منها لدرجة أن حاكم إيران أرسل له جيشا نظاميا بقيادة محمد صادق خان بمرسوم من كريم خان الزندي مع جيش كبير و مجهز بالمدافع لسحق الأمير مهنا في ميناء ريق أولا , و بعد قتال عنيف انسحب الأمير مهنا إلى جزيرة خرجو الصغيرة (خويرج) , و لما وقع بالضيق فيها فكر في طرد الهولنديين من خرج و استولى على مساكن ممثلي الدولة الهولندية, و رغم أن الهولنديين أحسوا بنواياه و شنوا هجوما كثيفا عليه في جزيرة خرجو (خويرج) و استعانوا بخبرة الشيخ سعدان البوشهري لكنه أيضا فشل معهم و فر من المعركة و قاتل الأمير مهنا مع رجاله ببسالة و شجاعة و هزمهم ، و هاجم جزيرة خرج و استولى على قلعتهم ( قلعة الفرنجة ), و على كل أسوارها و قتل منهم الكثير, و استسلم من بقى من روع ما شاهدوه من الشجاعة, و قام بإيواء الأسرى و أرسلهم في سفينة إلى هولندا.
و لما عرف بذلك كريم خان أعد العدة و جهز جيشا كبيرا و أرسله إلى ميناء كناوة بقيادة زكي خان الزندي.
و قام الإنجليز و الهولنديين بعد هزيمتهم أمام الأمير مهنا و عرب خرج بفرض حصار على جزيرة خرج و ما حولها ؛ إضافة إلى أن جيش كريم خان قد سد الطريق في كل الموانئ على جزيرة خرج خاصة طرق وصول السلاح و المؤن ، و إضافة لذلك أصدر أمرا إلى شيوخ العرب في بندر عباس و كنكون و بوشهر و مشايخ بني كعب و حتى محمد خان البستكي و إلى زكي خان في مدينة كناوة و أمره جميع قواته البرية و البحرية أن يضربوا حصارا على خرج و طلب سحق الأمير مهنا و الإستيلاء على جزيرة خرج و خرجو (خويرج).
و حضرت قوات كبيرة جدا و حاصرت جزيرة خرج و بدأوا بضربها بالمدافع و استبسل الأمير مهنا و رجاله و هاجموا كل السفن,و كانت شجاعتهم لا تصدق و كفاحهم و صمودهم في الجزيرة لكن الكثرة كما يقال تغلب الشجاعة, و فعلا اجتهد البواسل المخلصون لوطنهم و جزيرتهم و عروبتهم للحفاظ عليها بعيدا عن استيلاء الحكومة في شيراز على موطن أجدادهم العرب, ولما ضاقت بهم السبل و زاد الحصار حملوا الأمير مهنا إلى سفينة محترقة و معطوبة فحملته الأمواج و الأشرعة القديمة إلى ساحل الفاو في البصرة هو و بعض مرافقيه و بعدها إلى الكويت, و سقطت جزيرتي خرج و خويرج بيد كريم خان الزندي.
و قام أحد الخونة من أهالي خرج و هو الملقب حسن سلطان وفائي و الذي كان عدوا للأمير مهنا و الذي أرشد جيش العدو على أماكن ضعف الجزيرة بإعطاء كل أموال و أوراق و ثروة الأمير مهنا إلى كريم خان, و كافأه الأخير بأن أعطاه لقب حاكم ميناء ريق و جزيرة خرج و أسماه "كدخداه".
اسف إذا طولت عليكم, بس هذي هي القصة الكاملة لجزيرة خرج و دفاع الأمير مهنا عنها.
ساعد في نشر والارتقاء بنا عبر مشاركة رأيك في الفيس بوك
۱ نظر:
با درود بر شما
بنده یک محقق هستم و در مورد احمد خان دریابیگی در حال تحقیق هستم. شما تنها کسی هستید که این چنان از او صحبت میکنید. نمیدانم که استناد شما به چیست، چون از او هم بد و هم خوب در مورد یک جریان واحد گفته شده که انسان به شک می افتد که واقعیت چیست و چرا اینقدر دوگانگی در مورد او وجود دارد. اگر چه از مدارک موجود میتوان دریافت که نقشهای مثبتی داشته است، آنچنان که شما نوشته اید دریچه دیگری را برای تحقیق اینجانب ایجاد کرده است، اگر لطف بکنید و با من تماس داشته باشید و اگر اطلاعاتی و یا خاطره ای و یا شنیده ای و بخصوص اگر مدرکی دارید وبتوانید در اختیار بنده قرار دهید بینهایت متشکر میشوم. به یک سری از مدارک منتشر شده دسترسی دارم ولیکن از اینکه مردم محلی چه میگویند و چه شنیده اند و یا چه خاطراتی دارند اطلاع آنچنانی ندارم. هر گونه نظر و یا خاطره مثبت و منفی و بویژه مستند کمک بزرگی میباشند.
با سپاس فراوان
ارسال یک نظر