ﺟﺪال
ﻣﯿﺮﻣﻬﻨﺎ ﺑﺎﮐﺮﯾﻢ ﺧﺎن وﮐﻤﭙﺎﻧﯽ ﻫﺎي ﺧﺎرﺟﯽ وﺳﯿﺎﺳﺖ دوﮔﺎﻧﻪ اﻧﮕﻠﯿﺲ در ﺳﺮﮐﻮﺑﯽ وي –
توسط ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ ﻧﺼﯿﺮي و ﻓﺮﺣﻨﺎز ﮐﻨﺎنی در ﭘﮋوﻫﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﺎرﯾﺦﻫﺎي ﻣﺤﻠﯽ اﯾﺮان
می توانید متن را از لینک زیر دانلود کنید:
قبل از آنکه شروع به گفتن داستان کنم آیا می دانید میرمهنا چگونه سربازانش را به جزیره خارگ رساند؟ از آنجا که خارگ یک جزیره است در گذشته آذوقه برای آن از سرزمین مادری (بخش خشکی) می رسانده اند لذا میرمهنا سربازانش را سوار کشتی می کند و سربازانش صدای مرغ تقلید می کنند و قدقد می کنند. سربازان مستقر در جزیره فکر می کنند که آذوقه برای جزیره آمده است! بدین ترتیب وارد جزیره می شود و کمپانی هند شرقی هلند در جزیره خارگ تصرف می کنند و هلند برای همیشه تا امروز (یعنی تقریبا 300 سال) از خلیج حذف می شود! این گوشه ای از تاریخ مبارزان و قهرمانان جنوب است! آری این اسب تروجان جنوب بود!
جالب است هنگامی که میرمهنا به دست حاکم بصره کشته می شود، کریم خان زند در نامه ای به حاکم بصره جواب می دهد:
چکیده
پس از مرگ نادرشاه افشار اغتشاشات زیادي در ایران برپا شد. کریم خان زند، پس از چند سال کشمکش موفق شد بر اکثر نواحی ایران تسلط یابد. میرمهنا با استفاده از وضعیت موجود توانست حکمران بلامنازع بندر ریگ گردد. وي برخلاف سایر رؤسا که با کریم خان زند متحد بودند، علیه کریمخان علم طغیان برداشت. سپاهیان زند براي سرکوبی او بندر ریگ را مورد حمله قرار داده و میرمهنا را به اسارت خود درآوردند. میرمهنا به محض آزادي و بازگشت به بندر ریگ نسبت به تخریب دفتر تجاري و قلعه انگلیسی ها اقدام و انگلیسی ها را از بندر ریگ اخراج کرد. این رویداد موجب شد بندر ریگ مجدداً مورد حمله قواي خان زند قرار گیرد. ناتوانی کریم خان در سرکوبی میرمهنا، منجر به عقد قرارداد با انگلیس گردید. براساس این قرارداد، در صورت شکست میرمهنا، جزیره خارگ به انگلیسی ها واگذار می شد. این پژوهش به بررسی مسائلی که موجب چالش میان کریم خان زند و میرمهنا، همچنین کشمکش میان میرمهنا و کمپانیهاي خارجی گردید و نقش دول خارجی، به ویژه انگلیس، در سرکوبی میرمهنا می پردازد.
واژه هاي کلیدي: میرمهنا، خلیج فارس، انگلیس، کریم خان زند، بصره
نادرشاه اوضاع ایران باردیگر آشفته شد و این موضوع تأثیر نامطلوبی براوضاع سیاسی واقتصادي خلیج فارس گذاشت. پیامد این وضعیت سوءاستفاده حکومت هاي محلی در سواحل خلیج فارس بود که ادعاي استقلال طلبی میکردند. در دهه هشتم قرن دوازدهم هجري/ هیجدهم میلادي. کریمخان متوجه خطر اعراب بندر ریگ، به سرکردگی میرمهنا، گردید. وي که مستقل از حکومت خان زند بر بندر ریگ حکم می راند، قواي زیادي تهیه کرده و سواحل خلیج فارس را زیر نفوذ خود گرفته بود. میرمهنا با راهزنی و دزدي دریایی امنیت خلیج فارس را به خطر انداخت به نحوي که کمپانی هاي خارجی ترجیح دادند این منطقه را ترك کرده و مکان امن تري را جهت تجارت انتخاب نمایند. میرمهنا با استفاده از ناوگان دریایی مجهز تمام مسیرهاي بازرگانی و کاروانهاي تجاري در مناطق ساحلی را مورد دستبرد قرار می داد. اگر ماجراي شورش میرمهنا وایجاد ناامنی در منطقه بوشهر پیش نیامده بود، شاید بوشهر می توانست جانشین خوبی براي بندرعباس در رقابت با بصره باشد. در این پژوهش سؤالات زیرمطرح و مورد بررسی قرار می گیر:
میرمهنا که بود چگونه به قدرت رسید وتقابل وي با دول خارجی چگونه بود. اختلاف میرمهنا وکریم خان بر سر چه مسائلی بود وکریم خان براي سرکوبی وي دست به چه اقداماتی زد. انگلیس در سرکوبی میرمهنا چه نقشی ایفا کرد. با توجه به مقطع زمانی کوتاه دوره زندیه وکمبود منابع این دوره، تلاش می شود با استفاده از منابع دست اول وسفرنامه هایی که در همان زمان تألیف شده و همچنین مقالات ومنابع متأخر این موضوع مورد بررسی قرار گیرد.
چگونگی به قدرت رسیدن میرمهنا
بندر ریگ تا زمان سلطنت کریم خان زند، بندر معتبرى بود. در اواخر سال 1704 م/ 1179 ق، امیر مهناى، فرزند «امیر ناصر عرب» از مشایخ بندر ریگ، که چندى بود در روى، دریا تسلطى به هم رسانیده و به هرطرف دست اندازى مى کرد. در زمان مرگ نادر، میرناصرزعابی این شهر را اداره می کرد. اجداد آنان از مهاجران عمانی تباربود که نسبشان به بنی صعب می رسید. میرناصر به همراه پسرانش در فتح بحرین با شیخ بوشهر همراهی می کنند و پس از فتح بحرین، میرناصر براي مدتی براي حفظ منافع خویش، پسرش حسین را در آنجا می گذارد. میرمهنا در غیاب میرحسین از فرصت استفاده کرد و پس از قتل پدر، بر بندر ریگ مسلط گردید. فلور اعتقاد دارد که میرمهنا با دادن انعام واعمال زور موفق شد مردم ریگ را وادار به قبول حاکمیت خود در بندر ریگ کند. نظرات مختلف در مورد علت قتل پدر به دست میرمهنا مطرح است. انگلیسی ها اعتقاد دارند چون پدر، سوگلیِ میرمهنا را به فان کنیپهاوزن ( Von Keniphovsion) بخشید، مورد خشم پسر شد و به همین سبب دست به قتل پدر زد. برخی قتل فان کنیپهاوزن (Von Keniphovsion) از سوي میرمهنا را به همین علت می دانند. برخی هدف میرمهنا از این اقدام را دستیابی به قدرت و ممانعت از جانشینی برادر بزرگتر می دانند که احتمال این موضوع بیشتر است. فلور معتقد است شاید یکی از دلایل قتل پدر موافق نبودن وي با رأي پدر در دادن پایگاه مستقل به هلندي ها بوده است. میرمهنا و درگیري با کمپانی هاي واك و ایک (درگیري با انگلیس و هلند) هلندي ها با اطلاع از دیدگاه میرمهنا نسبت به خود زمینۀ به قدرت رسیدن میرحسین را فراهم کردند. با کمک مالی هلندي ها میرحسین موفق شد میرمهنا را از بندر ریگ اخراج کرده و خود بر این بندر مستقر گردد. میرحسین به جهت خطري که از سوي میرمهنا احساس می کرد، تصمیم گرفت مناسبات خود را با دولت هلند و انگلیس تقویت کند. پشتیبانی هلندي ها از میرحسین موجب شد تا فرانسیس وود (Francis Wood)، نماینده کمپانی انگلیس، پس از آزادي میرمهنا از زندانِ حاکم تنگسیر، در ملاقاتی مخفیانه با وي در بوشهر، مقدمات بازگشت او را به حاکمیت بندر ریگ را فراهم آورد. شیخ ناصر در این ملاقات تعهد کرد 500 نفر را از طرف خوانین دشتستان در اختیار میرمهنا قرار دهد. در این زمان انگلیس براي حفظ منافع خود سیاست دوگانه اي را اتخاذکرد؛ از یک طرف در حمایت از میرحسین، یک دفتر نمایندگی تجاري در بندر ریگ احداث کرد و، از طرف دیگر، با کمک حاکم بوشهر مقدمات بازگشت میرمهنا به بندر ریگ را فراهم آورد. کریم خان پس ازتسلط بر نواحی کهگیلویه، تنگستان و نواحی ساحلی، براي حل اختلاف دو برادر متخاصم، آنها را به شیراز فراخواند. آنان پس از رفع کدورت هاي هاي فی مابین به بندر ریگ بازگشتند. نماینده انگلیس در راستاي تحکیم مناسبات دوستی خود با آنان، اذعان کرد که تنها مانع بر پیشرفت و آبادانی خارك وجود تجارتخانه واك در خارك است. و منافع آنان ایجاب می کند که به هر شیوه ممکن از فعالیت هلندي ها در خارك جلوگیري شود. انگلیس پیشنهاد داد که براي این کار نباید از دشمنی آشکار علیه آنها استفاده کرد زیرا قدرت ناوگان هلندي بیشتر از آن است که بتواند حریف آنها شود. پس آنان تصمیم گرفتند به طور پراکنده و شبانه براي هلندي هايدساکن خارك مزاحمت ایجاد نمایند. زمانی که کنیپهاوزن ( Keniphovsion)، نماینده کمپانی واك، درجریان اجراي این نقشه ها قرارگرفت مقابله مستقیم را به صلاح نمی دانست وتصمیم گرفت اطراف جزیره را با کشتی مسدود کند تا مانع از ورود افراد از بندر ریگ شود. بهانه و دستاویز میرمهنا و میرحسین براي قطع روابط با هلندي ها این بود که کنیپهاوزن ( Keniphovsion) در حضور چند شاهد به میرناصر پدر آنان قول داده بود در ازاي تملک بر جزیره خارك 900 تومان پول بپردازد. کنیپهاوزن ( Keniphovsion) در پاسخ به ادعاي آنها اعلام کرد در صورتی که دو برادر سند و مدرکی معتبر داشته باشند وي حاضر است این مبلغ را به آنان بپردازد. کنیپهاوزن ( Keniphovsion) با ارسال نامه اي توسط مترجم خود به میرمهنا مأموریت داد که اولاً، آن دو برادر را نسبت به واك خوشبین کند، ثانیا،ً آنان را علیه انگلیسی ها برانگیزاند. به منظور تحقق هدف دوم مترجم واك به آنان گفت که دژ انگلیسی ها که در مرکز بندر ریگ ساخته شده براي مقاصد تجاري نبوده بلکه تدارك، وسیلهاي براي مطیع و منقادکردن بومیها بوده است. این حیله چنان در میرمهنا مؤثر واقع شد که در نامه اي به کنیپهاوزن ( Keniphovsion) علت مخالفت با هلندیان را برادرش میرحسین دانست و تصریح کرد که وي با برادرش در این زمینه اختلاف دارد و شرایط را زودي تغییر خواهد داد. با این ترفند هلندي ها، پس از مدت کوتاهی میرحسین به دست میرمهنا به قتل رسید. میرمهنا پس از قتل برادر و تعدادي از خویشاوندان، با اقتدار، تمام بر بندر ریگ مسلط گردید. وي در توجیه اقدامش در قتل برادر وانمود کرد که میرحسین می خواست با کمک یکی از حاکمان مجاور، وي را به قتل برساند. میرمهنا توسط میرعلی این پیغام را براي کنیپهاوزن ( Keniphovsion) فرستاد که میرمهنا بیش از برادرش میرحسین خواهان گسترش روابط با هلندي ها است. کنیپهاوزن ( Keniphovsion) به میرعلی گفت: من شما را تنها کسی از خانواده حاکم می دانم که داراي نیروي دریافت و داوري درست است و می خواهم دوستی خود را با ویران کردن دژ انگلیسیان به ما نشان دهید میرمهنا نیز براي نشان دادن حسن نیت خود براي گسترش مناسبات با هلندي ها ، تمام تأسیسات انگلیسی ها را در بندر ریگ ویران نمود. میرمهنا چنان در این کار شتاب کرد که حتی حاضر نشد به درخواست عمال انگلیسی مبنی بر توقف تخریب، تا بازگشت ودد، دست نگه دارد. پس از بازگشت وود، میرمهنا در توجیه اقدامش گفت که اهالی بندر ریگ به او این اجازه را نمی دهند که انگلیسی ها در مرکز شهرشان دژي بسازند؛ اما اگر وي تمایل داشته باشد می تواند در ساحل دژ بسازد و میرمهنا همه نوع کمکی به وي خواهد نمود. این اقدام آغازدشمنی میرمهنا با انگلیسی ها بود. به تدریج گرفتاري هاي انگلیسی هاي ساکن در بندر ریگ افزایش یافت تا اینکه، سرانجام، میرمهنا در ششم نوامبر 1756 م به وود و کارکنانش دستور داد بیدرنگ بندر ریگ را تخلیه کنند. آنان نیز به ناچارراهی بندرعباس گردیدند. میرمهنا پس از تهدید بازرگانان خارجی براي مدتی کارش شکار بازرگانانی بود که از راه خشکی یا دریا از بندر ریگ گذر می کردند. رونق بندر ریگ پس از کشته شدن میرحسین کاهش یافت. پیامد این موضوع خروج بازرگانان ارمنی، بانیان و مسلمانان از این بندر بود. حتی اهالی نیز که ثروت و مال و منالی داشتند دست به اقدام مشابه زدند. میرمهنا پس از این رویداد اغلب مست بود و اطرافیان وي را افرادي هرزه و شهوت پرست احاطه کرده بودند. از این پس همه کاروان ها از رفتن به بندر ریگ خودداري می کردند. افول بندر ریگ و بوشهر، رونق اقتصادي خارك و بنادر دیلم وگناوه را به همراه داشت در نتیجه، تجار به این بنادر روانه شدند. حاکمان بندر دیلم وگناوه براي جذب کاروان ها و ایجاد روابط دوستانه با هلندیان دست به هر اقدامی می زدند. کریم خان نزدیک دو سال از تنبیه میرمهنا چشم پوشی کرد تا شاید وي از کرده خود پشیمان شود اما او همچنان به راهزنی در دریا می پرداخت. اقدامات میرمهنا در ناامنی تجارت در آبهاي خلیج فارس موجب شد. کریمخان دیگر تحمل نکند. درسال 1757 م، کریمخان با 15 هزار نفر از مردان جنگی به سمت دشتستان حرکت کرد تا حاکمان این نواحی را به پرداخت خراج وادارد. قائدحیدر، حاکم گناوه، از انقیاد کریمخان سرپیچی کرد. در هنگام محاصره گناوه، میرمهنا با سه کشتی گالیوات، خان زند، را یاري نمود. در همین زمان میرمهنا با مشاهده کشتی حامل کالاي کنیپهاوزن ( Keniphovsion) که از سمت بصره می آمد بدون اجازه کریم خان گناوه را ترك کرد و به همراه غنایمی که به چنگ آورده بود، گریخت. کریم خان پس از سرکوبی قائدحیدر، حاکم گناوه، میرمهنا را احضار کرد. اما وي توجهی به این موضو ع نکرد. کریم خان در واکنش به اقدام وي، بندر ریگ را محاصره و به میرمهنا اخطار کرد که اگر طی سه روز خود را تسلیم نکند شهر را پس از غارت با خاك یکسان خواهد کرد. میرمهنا چاره اي جز تسلیم نداشت. کنیپهاوزن ( Keniphovsion) از این فرصت بهدست آمده براي تلافی اقدام میرمهنا در ضبط اموال کشتی خود استفاده کرد و کشتی گالیوات وکرجی در اختیار سپاهیان خان زند قرار داد تا وي را دستگیر کنند. اما قبل از عملی شدن اقدام مؤثر علیه میرمهنا، او خودش را به کریم خان تسلیم کرد. اقدام کنیپهاوزن ( Keniphovsion) مبنی بر تأمین تجهیزات دریایی، به منظور دستگیري میرمهنا، انگیزه انتقام از هلندیان را در وي ایجاد کرد. پس تصمیم گرفت با ارائه آمار از غنایم دژ موسلستاین و تجار ساکن در خارك، کریمخان را به تاختن به خارك تحریک نماید. اما، در همین اثنا، کنیپهاوزن ( Keniphovsion) مترجم خود را نزد کریم خان فرستاد. با این پیام که هلندیان تنها براي ادامه بازرگانی خود به خلیج فارس آمده اند تا بازرگانی را در این سامان رونق بخشند. بنابراین آرزو دارند که خان بر مردمان شورشی ایران غلبه کرده و در صلح و آرامش حاکم قلمرو ایران گردد، هلندیان براي حصول این مقصود تا آنجا که در توان دارند کمک خواهند کرد، همچنان که در عملیات بندر ریگ با ارسال ناوگان خود، این کمک را نشان دادند. کریم خان پس از اهدای خلعت به آنان، در پاسخ به درخواست کنیپهاوزن ( Keniphovsion) قول داد اموالشان به آنان مسترد شود و در صورت مفقودي برخی از کالاها، مبلغ آنها پرداخت گردد. میرمهنا که موفق به اجراي نقشه خود نگردید تصمیم گرفت کریمخان را به اذیت وآزار آنان وادارد. پس به کریمخان گفت که هلندي ها هیچ قراردادي را محترم نمی شمارند و موضوع واگذاري خارك در زمان پدرش را مطرح کرد که آنان ازپرداخت وجه تعیین شده خودداري کردند. اما کریمخان علیرغم این سخنان حاضر نشد مناسبات دوستانه خود را با هلندي ها به هم بزند و در پاسخ به درخواست میرمهنا من به عنوان مالک وصاحب اختیار جزیره خارك گفت: آنجا را به گونه انعامی به شما داده ام و دیگر نمی خواهم درباره جزیره خارك سخنی پیش آید. سپس کریم خان میرعلی، برادر ناتنی میرمهنا را جایگزین وي نمود. هلندي هاي از این انتخاب راضی بودند زیرا وي را تنها فرد قابل اطمینان از خاندان میرمهنا می دانستند.
تثبیت قدرت کریم خان و آزادي میرمهنا
در سال 1759 م کریمخان پس از شکست رقبایش و تثبیت موقعیتش در شیراز به وساطت میرزامحمد بیگ خورموجی که از یاران صدیق وي بود، میرمهنا را آزاد کرد. میرمهنا پس از آزادي مجددا به حکومت بندر ریگ گماشته شد. وي در اولین اقدام خود دست به قتل برادر ناتنی خود میرعلی و چند تن از بستگان خود زد. کریمخان نامه اي به حاکمان سرزمین هاي ساحلی ارسال کرد و به آنان فرمان داد که خراج خود را به دولت بپردازند. او اگرچه توانسته بود مخالفان خود را از صحنه رقابت خارج کند اما قدرتی در نواحی ساحلی نداشت. این مسئله سبب شد تا میرمهنا شرارت هاي خود را مجدداً آغاز کند. او با غارت اموال کشتی ها، غنایم را میان افرادش تقسیم کردد و از این طریق بسیاري از افراد جانی وآدمکش ر ا به سوي خود جلب نمود. راهزنی هاي دریایی میرمهنا موجب نگرانی هلندیان ساکن خارك گردید. کنیپهاوزن ( Keniphovsion) طی ارسال نامه هاي مکرر از میرمهنا خواست که کالاهاي مردم خارك را که به سرقت برده مسترد کند اما میرمهنا پاسخی به نامه ها را نیز نداد. پس هلندیان مصمم شدند علیه میرمهنا دست به اقدام مشابهی بزنند. آنان موفق شدند طی عملیاتی بهترین گالیوات هاي میرمهنا را تصرف کنند. این رویداد موجب شد میرمهنا براي مدتی راهزنی دریایی را رهاکند اما افرادش را براي غارت مواد غذایی گندم و گوشت به ساحل بفرستد. اقدام کنیپهاوزن ( Keniphovsion) مبنی بر تصرف گالیوات هاي میرمهنا از سوي شوراي عالی واك و بازرگانان وتجار خلیج فارس مورد تأیید قرار گرفت. علیرغم پیروزي هلندیان بر میرمهنا، آنان براي تهیه مواد غذایی دچار مشکل شدند زیرا تا آن زمان، آنان مقادیر زیادي از مایحتاج خود را از بندر ریگ تهیه می کردند. کنیپهاوزن ( Keniphovsion) براي حل این مشکل تصمیم گرفت مناسبات خود را با قائد حیدر، حاکم گناوه، بهبود بخشد. اولین پیامد این اقدام تأمین نیازمندي هاي خود از گناوه و مهمتر اینکه به علت دشمنی میان میرمهنا و قائدحیدر آنان بهترین بهره برداري سیاسی را از موضوع نمودند. اما به سبب انعامی که کنیپهاوزن ( Keniphovsion) از این بابت به قائدحیدر پرداخت نمود مورد مؤاخذه مدیران واك قرار گرفت. پس از مدت کوتاهی فان درهولست (Von de Holst) جایگزین وي در خارك گردید. وي موظف شد، هرچه سریعتر، به موضوع میرمهنا خاتمه دهد و تکلیف را یکسره کند. در سال 1760 م، حاکم بوشهر و همه حاکمان دشتستان نیروهاي خود را علیه میرمهنا بسیج کردند اما از آنجایی که میان سران آنها اختلاف نظر وجود داشت نتواستند کاري از پیش ببرند. سران دشتستان پس از ناکامی در سرکوبی میرمهنا، از دست اقدامات وي به خان زند شکایت کردند. کریمخان نیز که خواهان ثبات وآرامش در نواحی ساحلی بود، سپاهی را به فرماندهی ولی خان به بندر ریگ گسیل کرد. این سپاه با سپاهیانی که سران دشتستان گرد آورده بودند بندر ریگ را محاصره کردند، اما با کشته شدن ولیخان، باقرخان، یکی دیگر از سرداران کریمخان، فرماندهی را به عهده گرفت. این سپاه نیز در یک شبیخون شبانه از میرمهنا شکست خورد. پس از شکسته شدن محاصره، میرمهنا به سرعت به ترمیم نیرو و خرابی ها پرداخت و مجدداًبه غارت ادامه داد به نحوي که قائد حیدر تا سه سال نتوانست از مزار ع خود محصولی برداشت کند. از آنجا که نیروهاي قائدحیدر توان مقابله با میرمهنا را نداشتند، گناوه را به مقصد خارك ترك کردند. کریمخان همزمان با ارسال سپاهی علیه میرمهنا، نماینده اي به سوي فان درهولست (Von de Holst) فرستاد و از آنان خواست که از سمت دریا بندر ریگ را به محاصره درآورند. این پیشنهاد مورد موافقت فان درهولست (Von de Holst) قرار گرفت اما مقامات واك به وي دستور دادند هرچه سریع تر بی طرفی خود را در این ماجر اعلام کند.
تعامل کریم خان و میرمهنا
روابط کریم خان با میرمهنا، داراي فراز ونشیب و مراحل متفاوتی است. زمانی کریمخان در تحکیم قدرت خود و سرکوب رقبا از وي استفاده می کرد و گاهی نیز براي سرکوبی وي از فرماندهان سپاه و کمپانی هاي خارجی کمک گرفت. در بررسی مناسبات خان زند و میرمهنا ابتدا به تعامل میان آنها پرداخته می شود. کریمخان به سبب شجاعت و شهامتی که از میرمهنا سراغ داشت، دوبار از وي براي مبارزه با حملات انگلیسی ها در سواحل خلیج فارس یاري خواست و هر بار نیز میرمهنا اطاعت امرنموده و با فرنگیان به مقابله پرداخت و همه را از دم تیغ گذارند. بنا به پیشنهاد آقامحمدخان قاجار کریمخان زند، میرمهنا را براي دفع فتنه فرنگیان انتخاب کرد. پس از مدتی مجدداً فرنگیان با هدف گرفتن انتقام، با لشکر بیشتري از سواحل هند به سوي خلیج فارس رهسپار شدند. خان زند نیز آقا محمد خان قاجار را مخاطب قرار داد وفرمود: اى خیرخواه دولت ایران، به ما راهنمایى نمودى و ما متابعت تو کردیم. و اکنون فتنه و فسادى عظیم برپا شده و لشکرى بسیار از فرنگ و هند به بندرعباسى آمده اند. چه کار باید کرد. آقامحمدخان چنین پیشنهاد کرد: مصلحت، چنان است که از جانب وکیل الدوله، رقم و خلعتى از براى میرمهنّاى مذکور فرستاده شود و محاربه فرنگى را به وى محول فرمایند؛ که میرمهنّا، دفع فرنگیان خواهد کرد. این موضوع از سوي امرا و خوانین مورد تصدیق و تحسین قرارگرفت اما وزرا، از روى تمسخر و استهزا، آن راتکذیب کردند. کریم خان فرمان داد رقمى و خلعتى براى میرمهنّا فرستادند و مضمون رقم، آن که ما در این وقت، محاربه فرنگى را به تو واگذاردیم و این خدمت را در دولت ایران به تو محول فرمودیم. به هر قسمى که در قوة تو هست و مقدورت مى شود، دفع این ابلیس وشان پرتلبیس را بکن. میرمهنا براي پس از دریافت خلعت آن را بوسید واطاعت امر کرد. شگرد میرمهنا در این نبرد این بود که براي سرکوبی دشمنان برتن سپاهیان خود چادر زنانه نموده ودر زیرآن سلاح جنگی پنهان نموده و سوار بر قایق راهی مقر مخالفان شدند، آنان نیز فریب خورده و همگی با سلاحهاي پنهان در چادر زنانه نابود شدند. میرمهنا زمانی که خان زند براي گرفتن خراج از قائدحیدر، حاکم گناوه، راهی آن سرزمین شده بود به حمایت و هواداري همراه خان زند بود به نظر می رسد میرمهنا اگرچه با کریمخان در مواردي اختلاف داشت اما هرگاه خان زند براي دفاع در مقابل بیگانگان از وي درخواست یاري می کرد وي اجابت نموده و با دشمنان وارد کارزار می شد.
اختلاف کریم خان با میرمهنا
کریم خان با شیخ هاي ساحل خلیج فارس، مخصوصا با میرمهنا، رئیس بندر ریگ اختلاف داشت. یکی از موارد اختلاف کریم خان با میرمهنا بر سر نپرداختن مالیات بوده است . مؤلف رستم التواریخ می نویسد آن غیور بى باك، جزیرة خارك را مقر خود نموده و از روى غرور و نخوت، با سلطان ایران مدار، والاجاه، کریم خان وکیل الدوله جم اقتدار، آغاز سرکشى نمود و در روى دریاى عمان، کشتى ها و غراب هاى هندیان و سندیان و رومیان و فرنگیان و غیر ایشان را به زور و تعدى و ستم، تسخیر و ضبط و تصرف مى نمود. و اهل هفت کشور، از سرقت و شلتاق او به ستوه آمده بودند و قدرت بر دفعش نداشتند. اما مهمترین عاملی که موجب شد میرمهنا از سوي کریم خان تحت تعقیب قرار گیرد نا امنی هایی بود که وي در مسیرتجاري خلیج فارس ایجاد نموده بود. کارستن نیبور می نویسد میرمهنا و متحدان وی خطوط تجاري بین بوشهر وشیراز را نا امن کرده وتا عمق اراضی پس کرانه اي نفوذ کرده است سیاست خان زند در زمینه امور داخلی سروسامان بخشیدن به اوضاع اقتصادي کشور بود و میرمهنا مانع بزرگی بر سر تحقق این آرمان کریم خان محسوب می شد. در واقع، کریم- خان پس از سرکوبی مخالفان تصمیم گرفت اوضاع کشور را سروسامان دهد. در این راستا، مهم تری ن مان ع د ر س ر راه تجارت و فعالیت اقتصادي کمپانی هاي خارجی، حضور میرمهنا در آب هاي خلیج فارس و اقدامات وي بود که منجر به خروج شرکت هاي خارجی از سواحل ایران گردید. اگر ضعف حکومت مرکزي و کنترل شورش و خودمختاري میرمهنا در خارك نبود این کمپانی می توانست جانشین مناسبی براي کمپانی هند شرقی انگلیس در تجارت اروپا با ایران باشد اقدامات میر مهنا و پیامدهاي آن، حکومت زند را بر آن داشت تا به بندر ریگ لشکرکشی کند. اما میرمهنا هر بار به دریا می گریخت و به دلیل فقدان نیروي دریایی مناسب، اقدامات دولت مرکزي نتیجه اي در پی نداشت. اگرچه کریمخان به اندازة کافی در خشکی قدرت کافی داشت، اما نیروى دریایى او ضعیف تر از آن بود که بتواند دشمن را از پاى درآورد. آنچه آشکار بود ناتوانایی خان زند در نیروي دریایی بود. به عبارتی اگرچه کریم خان در خشکی توانسته بود رقباي خود را مغلوب کند اما در آبها این توانایی را نداشت وهمین مسئله موجب شده بود که کریمخان در آبها با گروه هایی مواجه شود که تهدیدي براي حکومت وي محسوب می شدند. این موضوع وکیل را ناچار به درخواست کمک از دول اروپایى حاضر در خلیج فارس.
هدف کریم خان در برقراري روابط با انگلیس
کریم خان به ناچار براي سرکوبی میرمهنا از دولت انگلیس و فرانسه که در خلیج داراي ناوگان نیروي دریایی بودند درخواست کمک کرد زیرا داراي ضعف در ناوگان دریایی ایران بود. به عبارتی، مهم ترین عاملی که موجب برقراري مناسبات با انگلیسی ها گردید، بهره مندي از همکاري نیروي دریایی آنان علیه میرمهنا بود. نیاز کریم خان زند به مساعدت نیروي دریایی انگلیس براي مقابله با میرمهنا به فردي یاغی و مخل امنیت تجارت درخلیج فارس، موجب نزدیکی خان زند به انگلیسی ها گردید. امین، این عامل را هدف اصلی از برقراري مناسبات با انگیسی ها از سوي کریم خان می داند. ورهرام با اشاره به رد درخواست انگلیسی ها مبنی بر گسترش مناسبات تجاري با ایران از سوي خان زند در سال 1176 ق/ 1762 م، نیاز به همکاري آنها در نبرد با میرمهنا را دلیل موافقت کریم خان با درخواست انگلیسی ها در سال بعد و انعقاد قراردا د 1177 -ق/ 1736 م. ذکر می کند. دلدم در این زمینه می نویسد که کریم خان با واگذاري چنین تسهیلات بزرگی انتظار داشت که انگلیسی ها او را در مبارزه با میرمهنا و امام عمان یاري دهند.
انگلیس و میرمهنا
کریمخان و میرمهنا، هر دو خواستار دوستی با انگلیس بودند. کریم خان مى خواست انگلیسی ها همراه شیخ بوشهر، موقع حمله نیروى نظامی او از طرف خشکی، از طرف دریا به مقر قدرت میرمهنا حمله کنند. در عوض، میرمهنا میل داشت، که انگلیسی ها، به جاى بوشهر در بندر ریگ مستقر شوند، اما مى دانست که اگر او توانایی مقابله با نیروى زمینی کریم خان را نداشته باشد، نمی تواند، امیدوار باشد، که انگلیسی ها از حمایت شیخ بوشهر دست بردارند و او را با ثروتش در دریا تنها نگذارند. میرمهنا نسبت به انگلیسی ها با آنکه قبلا کریم خان را علیه وي همراهی کرده بودند- سیاستی مسالمت آمیز در پیش گرفت. به نظر می رسد میرمهنا تمایلی به رویارویی با ناوگان بریتانیا نداشت یا شاید در این زمان توانایی لازم را در خود نمی دید. به همین دلیل، پس از تسخیر خارك، هنگامی که بوشهر را تهدید به حمله کرد، خطاب به انگلیسی ها اعلام کرد که خصومتی با آنها ندارد. بنابراین هم خودشان و هم اموالشان را محترم خواهد شمرد. در ضمن میرمهنا، در سال 1766 م، با کمک هاي پنهانی انگلیس موفق شده بود کشتی هاي بازرگانی خود را به ناوهاي توپ دار تبدیل کند. قبل، از عقد قرارداد، انگلیسی ها با درخواست کریم خان مبنی بر مقابله با میر مهنا مخالفت ورزیدند. انگلیسی ها تا زمانی که میرمهنا به کشتیهاي کمپانی حمله نکرده بود، دلیلی براي درگیر شدن با میرمهنا نداشتند. درباره عدم تمایل انگلیسی ها در کمک به کریم خان زند، پژوهشگران دلایل مختلفی را ذکر کرده اند. برخی عدم برداشت صحیح آنها از موقعیت و جایگاه خان زند در منطقه و جدي نگرفتن حکومت مرکزي ایران را در این امر دخیل می دانند. رؤساي کمپانی، کریم خان را نیز مانند دیگر حاکمان محلی، یک عنصر گریز از مرکز قلمداد می کردند که با استفاده از اوضاع نابهسامان پس از مرگ نادرشاه، چند صباحی در گوشه اي از ایران به قدرت رسیده است. بنابراین، وي را قابل اعتماد نمی دانستند ، گذشته از آن رو، انگلیسی ها انگیزه اي براي درگیر شدن با میرمهنا نداشتند. البته دلیل اصلی رد درخواست کریم خان را ، وضعیت بی ثبات وي می دانستند بنابراین عاقلانه نبود که با اعراب به ستیز بپردازند. این بی اعتمادي در مورد ایرانی ها تأثیر مهمی در روابط ایران و انگلیس در آن زمان ایفا نمود. انگلیسی ها چندین بار به واسطۀ اتّکایی که در منطقه داشتند، تلاش کردند که کریم خان را تحت فشار قرار دهند و از همکاري جدي با او طفره می رفتند.
نقش دولتها ي محلی و خارجی در سرکوبی میرمهنا
براي سرکوبی میرمهنا، در 1765 م، سپاهی را به فرماندهى امیرگونه خان، کریمخان مأمور کرد. او ابتدا خورموج را تصرف کرد. رفتار توأم با مداراي امیرگونه خان در لار و تنگستان موجب همکاري فرماندهان بومی وتوده مردم با وي گردید. خیال کریم خان از طرف شیخ ناصر، رئیس بوشهر، راحت بود. چون شیخ ناصر از بابت تجارت بوشهر با شیراز استفادة زیادي می برد و به این سبب به صلاحش نبود که علیه کریم خان اقدامی بکند. علاوه براین، خود او با میرمهنا در حال جنگ بود، اما نیروي دریایى او ضعیف تر از آن بود که بتواند دشمن را از پاى درآورد. وکیل ناچار از اروپایی ها تقاضاى کمک کرد. قواي انگلیسی مستقر در بوشهر نمى خواستند در جنگ علیه میرمهنا شرکت کنند، اما چون میر مهنا خیلی ضعیف شده بود، آقاي جرویس (Jervis) بالأخره قول داد که یک کشتی کوچک به کمک شیخ ناصر بفرستد. شیخ ناصر پیش بینی می کرد، که میرمهنا نخواهد توانست در مقابل نیروي زمینی دولتی مقاومت بکند. او امیدوار بود که نیروي دولتی میرمهنا را آن قدر ضعیف کند، که او بعدا بتواند با کمک انگلیسی ها، ثروتی را که به خویري منتقل شده بود به دست آورد. شیخ بوشهر مایل بود، که میرمهنا به کلی نابود بشود، اما در کشتی هاي او کوچکترین نشانی از نظم به چشم نمی خورد. افسران شیخ یا به سبب ترس یا به بدین علت که رشوه گرفته بودند، همواره از به وجود آمدن برخورد دریایی پرهیز می کردند و به این ترتیب، آنها همیشه انگلیسی ها را و بعد هلندي ها را تنها می گذاشتند. شاید اگر عربهاي بوشهر با کاپیتان پرایس همکاري کرده بودند، میرمهنا به کلی نابود شده بود. براي سرکوبی میرمهنا قرار بر این شد، که امیرگونه خان از خشکی و شیخ ناصر، با کشتى انگلیسی ها، از طریق دریا حمله کنند. در این میان میرمهنا فرصت داشت تا جبهه دفاعی خود را تقویت کند. او ابتدا براى بندر ریگ آذوقه اي کافى تدارك دید. جمعیت زیادي از این شهر به خارك رفت، و این مسئله از چند جهت براي هلندي ها تأمل برانگیز بود. هلنديهاي جزیرة خارك تمایلی به دخالت در این جنگ نداشتند. رئیس شرکت هلندي براي آنکه خودش را از مداخله در این امر بازدارد حتی به کشتی میرمهنا اجازه داد که در خارك : موادغذایی تهیه و سوختگیري کند. در این مدت میرمهنا توانست در عملیات جنگی علیه کمپانی هند شرقی و ناوگان بوشهر پیشی بگیرد وحتی چند کشتی بوشهر به مقصد بحرین را تصرف کند. در عین حال هلندي ها می ترسیدند که به سبب ازدیاد جمعیت کوچنده، نیروهایشان از نظر آذوقه در مضیقه بیفتد و، علاوه بر این، کریم خان و شیخ ناصر به دلیل حمایت آنها از مردم کوچ کرده تجارت با ایران را براي شان ممنوع کند و، سرانجام می ترسیدند که تازه واردها زمینه ورود میرمهنا را به جزیرة خارك فراهم نمایند. پس تصمیم گرفتند که از پذیرش آنان به خارك جلوگیري کنند. در این موقع میرمهنا تمام خانواده اش و، همچنین ساکنین بندر ریگ را به خویري، جزیرة خالى از سکنه اى، در حدود 7 کیلومتري خارك، منتقل کرد. پس از استقرار میرمهنا در خویري، امیرگونهخان با سپاهش به بندر ریگ نزدیک شد. کریم خان نیز چند هزار نفراز سپاه خودش را، به امیرگونه خان ملحق کرد. با تصرف بندر ریگ توسط امیرگونه خان، آنان آماده پیاده شدن در خارك گردیدند. با محاصره خارك تجارت وتهیه آذوقه هلنديها متوقف شد و این مسئله موضع هلنديها را نسبت به میرمهنا کاملاً تغییر داد. این تغییر موضع هلندي ها موجب شد تا میرمهنا محاصره قلعه هلنديها را در دستور کار خود قرار دهد. میرمهنا قواي خود را در جزیره خارك پیاده کرد و از آنجایی که ارتباط جزیره با خارج قطع شده بود نماینده هلند تصمیم گرفت باب مذاکره با میرمهنا را باز کند. اما هیأت نمایندگی هلنديها به دستور میرمهنا دستگیر شد و او پس از یک نبرد کوتاه موفق شد دژ هلندي ها را تسخیر کند و هلندي ها را از خارك بیرون براند. پس از تسلیم قلعه و شهر، عده زیادي از آنان با کشتی راهی باتاویا شدند. در 1765 م، هلندي ها، به طور کامل، از جزیرة خارك رانده شدند. از این تاریخ به بعد دیگر کسى از این ملت در خلیج فارس ظاهر نگردید، و : بهطورکلی تجارت در ایران را ترك کردند. هلندیان به دلیل ناامنیهاي موجود در بندرعباس که امکان هرگونه فعالیت تجاري را از آنان گرفته بود، پس از تعطیلی دفتر تجاري خود این بندر را ترك کردند میرمهنا با این کار، هلنديها را نه تنها به ترك جزیره خارك، که عملا به ترك تمام خلیج فارس. واداشت. امیرگونه خان پس از ناکامی در عملیات علیه میرمهنا بندر ریگ را ترك کرد. میرمهنا بلافاصله بندر ریگ را بازپس گرفت. خان زند در 1768 م، نیروي دیگري را به بندر ریگ اعزام کرد که این نیرو نیز با عدم همکاري نماینده کمپانی (موره) مواجه شد. پس از آنکه کریم خان از کمک هاي خارجی در سرکوبی میرمهنا ناامید شد، زکى خان زند را با لشکرى بسیار، با مشایخ بندرعباس و بوشهر، مأمور به دفع او نمود. جنگ سختى درگرفت. از آنجایی که حمله مستقیم به جزیره خارك بی اثر بود، خان زند تصمیم گرفت از طریق محاصره زمستانی و قطع دسترسی به منابع آذوقه آنان را گرفتار کند. پس فرمان داد تا از نظر آذوقه و ارسال مواد غذایی در تنگنا قرار گیرند. در 1769 م، با افزایش شدت وسختی محاصره و ادامه خونریزي هاي میرمهنا، گروهی از خویشاوندان را علیه خود برانگیخت همین امر موجب اختلاف میان یاران وي شد زمانی که خویشان میرمهنا متوجه شدند که دیر یا زود میرمهنا دستگیر می شود، یکی از خویشانش به نام حسن سلطان در حالت غافلگیري تصمیم به دستگیري وي نمود. در این موقع تعدادي از سربازهاي میرمهنا، ترجیح دادند به سپاه نیرومندتر بپیوندند و این موضوع موجب نگرانی وي گردید. میرمهنا که چندي پیش در خشکی حوزه وسیعی را تحت نفوذ خود داشت، حالا فقط جزیره خشک و بایر رادر اختیار داشت. بالاخره یاران میرمهنا بر او شوریدند. قواي زکیخان و کشتی هاي هلندى ها، میرمهنا را مجبور ساختند که در جزیره کوچکى متحصن شود. میرمهنا با تعداد کمی از یارانش با آذوقۀ اندك وکشتی شکسته خود را به آبها انداخته، تا اینکه به ساحل بصره رسیدند. میرمهنا تمایلی نداشت که به بصره برود چون مردم بصره به سبب شرارتها وآدم کشی، به خونش تشنه بودند. مردم بصره وي را شناختند و او وهمراهانش را دستگیر کردند. ظاهرا حاکم بصره مستقیماً یا به دستور پاشاي بغداد که او را خطري جدي براي سلامت مسیر تجاري بصره در خلیج فارس می دانست او را دستگیر کرد. درآنجا توسط عمال عمرپاشا، حاکم بغداد دستگیر شد و به قتل رسید که همین امر بهانه اي براي تصرف بصره گردید. با کشته شدن میرمهنا در بصره، کریم خان جزایر فارس را به حیطه تصرف آورد؛ و جزیره خارك را با اسناد به دولت فرانسه، که در آن وقت « لویى پانزدهم » سلطنت مى کرد، واگذار کرد. ولی وزراى « لویى » تمایلی به تصرف جزیره ى خارك نداشته و براى تصرف آنجا نیامدند. میرحسن سلطان، عامل کودتا بر علیه میرمهنا تصمیم داشت پس از خروج میرمهنا ازخارك، آن را به انگلیسی ها تسلیم کند. ولی بعد منصرف شد. به این ترتیب، بالأخره جزیرة خارك به دست ایرانی ها افتاد.
واکاوي سیاست دوگانه انگلیس در سرکوبی میرمهنا
دولت بریتانیا براي دستیابی به یک مصالحه سیاسی با کریمخان، با پیوستن به نیروهاي ایران علیه میرمهنا، موافقت کرد. میرمهنا نه تنها تجارت دریایی انگلیس را تهدید می کرد در عبور و مرور کاروانها به شیراز نیز اختلال ایجاد میکرد. در قراردادي که در 1767 م میان دو دولت به امضا رسید، امتیازاتی به انگلیسی ها واگذار شد که طی آن علاوه بر تثبیت امتیازات قبل، مجوز ساخت استحکامات نظامی براي تقویت مواضع خود دریافت کرد ومهمتر از آن توافق شد در صورت پیروزي علیه میرمهنا، خان زند جزیره خارك را در اختیار آنان قرار دهد با این شرط که این امتیاز را به هیچ قدرت اروپایی دیگر واگذار نکند. اهمیتی که صلح با کریم خان زند و به دست آوردن جزیره خارك براي انگلیسی ها در برداشت، سبب گردید با وجود مخالفت هاي مقامات کمپانی در لندن، شوراي کمپانی در بمبئی، ناوگانی را براي همکاري با ایرانی ها علیه میرمهنا اعزام کند و به نمایندگی بصره یادآور شد که عملیات علیه. او را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. انگلیسی ها براى نابود کردن میرمهنا نیروي دریایی نسبتا بزرگی را از بمبئی روانه جزیرة خارك کردند، اما این نیرو، بی آنکه به نتیجه برسد، ناگزیر از بازگشت شد. بنا به گزارش کارملیت ها، 11 کشتی انگلیسی در این نبرد شرکت داشتند. با این حال، شکست سختی نصیب آنها شد. انگلیسی ها به رغم اینکه در قرارداد قول همکاري با کریمخان را در سرکوبی میرمهنا داده بودند اما در طی سه بار حمله به میرمهنا در سالهاي 1765 و 1761 و 1768 م، عملا هیچ کمکی به کریمخان نکردند. در ماجراي سرکوب میرمهنا انگلیسی ها به رغم وعدة کمک به خان زند، ناوگان خود را از معرکه کنار کشیدند. عدم حمایت و پشتیبانی انگلیسی ها از نقشه هاي کریم خان را این گونه تحلیل می کند که سرکوبی میرمهنا موجب بهبودي وضعیت هلندي ها در منطقه می شد. چیزي که انگلیسی ها به هیچ عنوان تحمل نمی کردند. دربارة شکست انگلیسی ها در این عملیات دو دیدگاه مطرح است، دیدگاه اول، اقدامات مور را دلیل اصلی این شکست مطرح کرده است. مور که با هر نوع همکاري و سازش با ایرانی ها مخالف بود، دستور داد ناوگان اعزامی بی آنکه منتظر ورود نیروهاي ایرانی به بندر ریگ و اعزام آنها به محل عملیات بماند،خارك را محاصره کند. به دلیل کمبود نیرو جهت پیاده کردن در جزیره، محاصره با شکست روبه رو شد و حمله به قلعه خارك با دادن تلفات سنگین بی نتیجه ماند. او که همچنین معتقد بود کریم- خانزن د به وعد ه خود عم ل نکرد ه و د ر اعزا م به موقع نیروي کمکی سستی به خرج داده است به ناوگان انگلیسی دستور داد تا منطقه را به سوي بمبئی ترك کند. بنابراین، هنگامی که نیروهاي ایرانی، تحت فرمان زکی خان زند، به بندر ریگ رسیدند، از کشتی هاي انگلیسی اثري نیافتند. دیدگاه دوم، تعلل و عدم اعزام به موقع سپاه از سوي کریم خان براي همکاري با انگلیسی ها را دلیل ناکامی آنها در محاصره خارك و پیروزي بر میرمهنا می داند. برخی سعی دارند پشیمانی کریمخان از واگذاري خارك به انگلیسی ها و، همچنین، پیشنهاد فرانسوي ها مبنی بر تأمین مایحتاج ارتش ایران بدون اخذ. هرگونه امتیازي و تنها در برابر ابریشم ایران را در این اقدام خان زند دخیل بدانند. به نظر میرسد کریم خان زند به دلیل نارضایتی از انگلیسی ها خواسته باشد فرانسوي ها را جایگزین آنها کند. برطبق این دیدگاه ها، می توان چنین نتیجه گیري کرد که اگرچه می توان اقدامات مور در حمله نابهنگام و بدون هماهنگی با حکومت ایران به خارك و نیز اعزام زود هنگام ناوگان انگلیسی به معنی اعلام شکست به بمبئی را در به نتیجه نرسیدن عملیات مهم دانست – خصوصاً اینکه و ي مور د سرزنش مقاما ت ارشد در بمبئی نیز واقع شد. یا بتوان این شکست را به ناکارآیی و بی کفایتی فرماندهی ناوگان انگلیسی ربط داد، اما باید پذیرفت که کریمخان نیز با اعزام نکردن به موقع نیرو، به هر دلیل، مسیر شکست ر ا هموار کرد و زمینه ر ا براي اشکال تراشی افرادي چون مور فراهم کرد. آنچه قابل تأمل است اینکه کریم خان در سال 1179 ق 1765 / م. نیز با وجود وادار کردن هلندي ها به همکاري با وي علیه میرمهنا، از اعزام به موقع کمک به آنها بازماند، به نظر می رسد هدف انگلیس از مجهز کردن ناوگان نظامی میرمهنا به سلاح توپ دار، از یک طرف، موقعیت را براي تحکیم وتثبیت قدرت وي و راندن و نابودي هلندي ها وخروج آنها را از خارك فراهم می ساخت و، از طرف دیگر، تبدیل به قدرت بلامنازع در سواحل خلیج فارس می گردید.
دیدگاه مورخان و پژوهشگران در مورد میرمهنا
در بررسی شخصیت میرمهنا این سؤال مطرح می شود که میرمهنا که بود وچه اهدافی را دنبال می کرد. آیا او یک انقلابی بود که جزایر وسواحل جنوبی کشور را از دست اشغالگران نجات داد یا یک راهزن بود که امنیت سواحل خلیج فارس را به خطر انداخت و موجب تضعیف اوضاع اقتصادي کشور گردید. در مورد شخصیت میرمهنا نیز نظرات متفاوتی بیان شده است برخی وي را راهزن وعدهاي دیگر وي را فردي شجاع و وطنپرست معرفی می کنند. منابع خارجی مثل فلو و جان پري، به اتفاق نظر، میرمهنا را فردي راهزن وشرور معرفی کرده اند که فعالیتش موجب تضعیف اوضاع اقتصادي ایران ومنافع آنان گردیده است. فلور به سبب داشتن ملیت هلندي، میرمهنا را به جهت اخراج هلندیان از خارك، فردي دزد و راهزن معرفی می کند. منابع متقدم مثل مؤلف رستم التواریخ وي را فردي بیباك وآراسته به کمالات معنوي معرفی میکند. در منابع متأخر و معاصر فقیه و اقتداري از وي به عنوان فردي انقلابی که برعلیه سیاستهاي استعماري انگلیس و هلند به پاخاسته نام میبرند. اقتداري، او را آدمی معمولی و دهاتی، اما شجاع و مذهبی و وطنپرستی میداند که بدون اجازه دولت مرکزي و بدون اینکه لشکري و قوایی مجهز داشته باشد، به وسیله قایق هاي معمولی به دو جزیره خارك و جزیره خارکو حمله و نیفن هاوزن را از آنجا بیرون کر د و این دو جزیره ر ا دوباره بازپس گرفت، اقتداري، برخلاف فلور، که میرمهنا را فردي شرور وبعضاً آلوده به رذایل اخلاقی نمی داند بلکه وي را فردي وطنپرست و مذهبی می داند که در راه حفظ کشور از لوث بیگانگان با آنان وارد جنگ شده و هلندي ها را از خارك و ایران بیرون می راند و فلور هلندي به جهت دیدگاه استعماري و تعصب خاص به او و مادرش تهمت و افترا می زند. اقتداري به انتقاد از نوشته هاي فلور می پردازد که میرمهنا را حرامزاده خوانده و علت اعدام وي در بصره را به جرم بدکاره بودن مادر وي و خودش می داند. اما آوري، مرگ میرمهنا به دست مقامات عثمانی را به سبب رفتار بیدادگرانه وي می داند و همچنین، به نکوهش پژوهشگرانی می پردازد که به تائید دیدگاه فلور در آثارش می پردازند. اقتداري میرمهنا را سرباز جانباز فداکار افتخارآفرین در عرصه مسائل خلیج فارس می داند. ودیعی اعتقاد دارد که میرمهنا در ابتدا تابع کریم خان زند بود اما مشاهده اوضاع کشور که نشان از عدم تسلط حکومت ایران برسواحل و جزایر در برابر قدرت نظامی تجاري اروپاییان بود، منجر به شورش وي گردید. در مورد شخصیت میرمهنا برخی مورخان و وقایع نگاران دچار افراط وتفریط شده اند. میرمهنا براي کسب قدرت به قتل عام اعضاي خانواده خویش اقدام کرد که این عمل مذموم وتأمل برانگیز حاکی از قساوت قلب وجاه طلبی او بوده است. اگرچه او گاهی براي حفظ منافع خود با انگلیس و هلند تسامح می نمود. اما برخی مورخان اقدام وي را دربیرون راندن هلندي ها از خارك ستوده و وي را فردي انقلابی می دانند.
قتل میرمهنا و پیامد آن
کشته شدن میرمهنا دربصره توسط عمرپاشا یک ی از عواملی بود موجب تحریک کریمخان در تصرف بصره گردید. پس از کشته شدن میرمهنا، کریمخان براى گوشمالى انگلیسی ها که مرز تجارتى خود را به بصره منتقل کرده بودند، به محاصرة بصره پرداخت، مؤلف گیتی گشا می نویسد که بعد از اسیر نمودن میرمهنا ، گزارش به عمرپاشا، والی بغداد، دادند و او دستور قتل را صادر کرده و به طور مخفی او را کشتند. اقدام پاشاي بغداد در قتل میرمهنا با عکس العمل شدید کریمخان مواجه گشت. در این خصوص کریمخان نامه اي به سلیمان پاشا، حاکم بصره، نوشت و عصبانیت خود را این چنین اعلام کرد. اي بی ادب! غلط بسیار بزرگی از تو صادر و جرم بسیار عظیمی از توظاهر شده، تنبیه تو لازم و به تحذیر تو عازم می باشیم، اي بی خرد ناهوشیار، چاکر یاغی روگردان ما را چرا بر دار کردي؟ تنبیه چاکر گناهکار بر آقاي وي است، نه بر غیر و در حقیقت میر مهنّا صاحب سیف و قلم و به کمالات صوریه و معنویه آراسته بود. از کشور روم خون بهایش بیش است، پس بر ما واجب است، که خونبهاي چاکررشید نامور خود را از تو بگیریم. آصف مسئله میرمهنا را مهمترین عامل در تصرف بصره می داند. دستاویز کریمخان این بود که میرمهنا فردي ایرانی وتبعه ایران بوده است. شک نیست که مرگ میرمهنا یک فرصت مناسب دیپلماتیک براي وکیل بود. کریم خان به دنبال بهانه براي لشکرکشی به بصره بود. پس از سلطان عثمانی سروالی بغداد را به تلافی قتل خودسرانه میرمهنا را مطالبه کرد که بهدنبال پاسخ منفی سلطان عثمانی، تصمیم به تصرف بصره گرفت.
بحث و نتیجه گیري
کریمخان براي استقرار امنیت در مرزهاي جنوبی و نواحی سواحل و مقابله با میرمهنا به نیروي دریایی نیازمند بود و چون در بین متحدانش به جز حاکم بوشهر نیروي نیرومند وقابل اعتماد یافت نمی شد از شرکتهاي اروپایی یاري طلبید. حکومت هاي ایرانی به دلیل فقدان نیروي دریایی مقتدر و یکپارچه، در حل مسائل خلیج فارس، نیازمند همراهی و همکاري کشورهاي اروپایی حاضر در منطقه، به ویژه بریتانیا، به عنوان نیرومندترین ناوگان دریایی در خلیج فارس بودند. به رغم اینکه میرمهنا براي هر دو شرکت هند شرقی هلند و انگلیس تهدید محسوب می شد و منافع مشترکی با کریمخان زند در سرکوبی میرمهنا داشتند؛ اما از آنجایی که تقویت حکومت مرکزي مغایر با منافع آنها بود، مصالحه با گروههاي محلی را ارجح می دانستند و حاضر به همکاري خان زند نشده، تلاش نمودند که به میرمهنا نزدیک شوند. کریمخان براي رونق اوضاع اقتصاي کشور و تحکیم پایه هاي قدرت خویش نیازمند برقراري صلح و ثبات در سواحل و بنادر خلیج فارس بود؛ اما میرمهنا با راهزنی و دزدي دریایی امنیت خلیج فارس را به خطر می انداخت به نحوي که کمپانی هاي خارجی ترجیح دادند این منطقه را ترك کرده و مکان امنتري را جهت تجارت انتخاب نمایند. این مسئله تا آنجا براي کریمخان مهم بود که حاضرشد در ازاي سرکوبی میرمهنا، امتیازات خاص از جمله بندرخارك را واگذار کند. اما انگلیس با اجراي سیاستهاي دوگانه از سرکوبی میرمهنا طفره رفت و حتی با استفاده از میرمهنا به خواسته خود برسد. به عبارتی موقعیت خاص واستراتژیک منطقه خلیج فارس موجب شد تا انگلیس با کمک به میرمهنا قدرت بلامنازع خلیج فارس گردد.
تاریخ بوشهر (ابوشهر یا Bushire)، عرب (Arab) ، قشقایی (Qashqai)
Struggle between Karim
Khan and foreign companies and England dual policy of repression By
Mohammadreza Nasiri, Farahnaz Konani* Professor in Payam Noor University
– Iran Local Histories
You can download the History from the below link:
MirMohanna Storyقبل از آنکه شروع به گفتن داستان کنم آیا می دانید میرمهنا چگونه سربازانش را به جزیره خارگ رساند؟ از آنجا که خارگ یک جزیره است در گذشته آذوقه برای آن از سرزمین مادری (بخش خشکی) می رسانده اند لذا میرمهنا سربازانش را سوار کشتی می کند و سربازانش صدای مرغ تقلید می کنند و قدقد می کنند. سربازان مستقر در جزیره فکر می کنند که آذوقه برای جزیره آمده است! بدین ترتیب وارد جزیره می شود و کمپانی هند شرقی هلند در جزیره خارگ تصرف می کنند و هلند برای همیشه تا امروز (یعنی تقریبا 300 سال) از خلیج حذف می شود! این گوشه ای از تاریخ مبارزان و قهرمانان جنوب است! آری این اسب تروجان جنوب بود!
جالب است هنگامی که میرمهنا به دست حاکم بصره کشته می شود، کریم خان زند در نامه ای به حاکم بصره جواب می دهد:
اي بی ادب! غلط بسیار بزرگی از تو صادر و جرم بسیار عظیمی از توظاهر شده، تنبیه تو لازم و به تحذیر تو عازم می باشیم، اي بی خرد ناهوشیار، چاکر یاغی روگردان ما را چرا بر دار کردي؟ تنبیه چاکر گناهکار بر آقاي وي است، نه بر غیر و در حقیقت میر مهنّا صاحب سیف و قلم و به کمالات صوریه و معنویه آراسته بود. از کشور روم خون بهایش بیش است، پس بر ما واجب است، که خونبهاي چاکررشید نامور خود را از تو بگیریم.
چکیده
پس از مرگ نادرشاه افشار اغتشاشات زیادي در ایران برپا شد. کریم خان زند، پس از چند سال کشمکش موفق شد بر اکثر نواحی ایران تسلط یابد. میرمهنا با استفاده از وضعیت موجود توانست حکمران بلامنازع بندر ریگ گردد. وي برخلاف سایر رؤسا که با کریم خان زند متحد بودند، علیه کریمخان علم طغیان برداشت. سپاهیان زند براي سرکوبی او بندر ریگ را مورد حمله قرار داده و میرمهنا را به اسارت خود درآوردند. میرمهنا به محض آزادي و بازگشت به بندر ریگ نسبت به تخریب دفتر تجاري و قلعه انگلیسی ها اقدام و انگلیسی ها را از بندر ریگ اخراج کرد. این رویداد موجب شد بندر ریگ مجدداً مورد حمله قواي خان زند قرار گیرد. ناتوانی کریم خان در سرکوبی میرمهنا، منجر به عقد قرارداد با انگلیس گردید. براساس این قرارداد، در صورت شکست میرمهنا، جزیره خارگ به انگلیسی ها واگذار می شد. این پژوهش به بررسی مسائلی که موجب چالش میان کریم خان زند و میرمهنا، همچنین کشمکش میان میرمهنا و کمپانیهاي خارجی گردید و نقش دول خارجی، به ویژه انگلیس، در سرکوبی میرمهنا می پردازد.
واژه هاي کلیدي: میرمهنا، خلیج فارس، انگلیس، کریم خان زند، بصره
Abstract:
After the death of
Nadir Shah there was a great disturbance. Karim Khan was successful to
dominate most areas after several years of tension over Iran. Mir
Mohanna could be the ruler of Bandar Reeg by using the the status quo.
Unlike the other rulers who were united with Karim Khan Zand, he
revolted against Karim Khan. Zand troops attacked Bandar Reeg to suppres
him and captured Mir Mohanna. After freedom and coming back to Bandar
Reeg, Mir Mahna destroyed commercial office and England Castle and expel
all English from Bandar Reeg. This event led forces to attack Bandar
Reeg again. Karim Khan failure in repression of Mir Mahna caused him to
sign a contract with England. According to this contract, Kharg Island
was awarded to England if Mir Mahna failed. This study deals with issues
of conflict between Karim Khan and Mir Mohanna. It also studies the
conflicts between Mir Mohana and foreign companies and the role of
foreign governments, particularly England, in repression of Mir Mahna.
Keywords: Mir Mohanna, Persian Gulf, the United Kingdom, Karim Khan
Zand, Basrah.
مقدمه پس از مرگ نادرشاه اوضاع ایران باردیگر آشفته شد و این موضوع تأثیر نامطلوبی براوضاع سیاسی واقتصادي خلیج فارس گذاشت. پیامد این وضعیت سوءاستفاده حکومت هاي محلی در سواحل خلیج فارس بود که ادعاي استقلال طلبی میکردند. در دهه هشتم قرن دوازدهم هجري/ هیجدهم میلادي. کریمخان متوجه خطر اعراب بندر ریگ، به سرکردگی میرمهنا، گردید. وي که مستقل از حکومت خان زند بر بندر ریگ حکم می راند، قواي زیادي تهیه کرده و سواحل خلیج فارس را زیر نفوذ خود گرفته بود. میرمهنا با راهزنی و دزدي دریایی امنیت خلیج فارس را به خطر انداخت به نحوي که کمپانی هاي خارجی ترجیح دادند این منطقه را ترك کرده و مکان امن تري را جهت تجارت انتخاب نمایند. میرمهنا با استفاده از ناوگان دریایی مجهز تمام مسیرهاي بازرگانی و کاروانهاي تجاري در مناطق ساحلی را مورد دستبرد قرار می داد. اگر ماجراي شورش میرمهنا وایجاد ناامنی در منطقه بوشهر پیش نیامده بود، شاید بوشهر می توانست جانشین خوبی براي بندرعباس در رقابت با بصره باشد. در این پژوهش سؤالات زیرمطرح و مورد بررسی قرار می گیر:
میرمهنا که بود چگونه به قدرت رسید وتقابل وي با دول خارجی چگونه بود. اختلاف میرمهنا وکریم خان بر سر چه مسائلی بود وکریم خان براي سرکوبی وي دست به چه اقداماتی زد. انگلیس در سرکوبی میرمهنا چه نقشی ایفا کرد. با توجه به مقطع زمانی کوتاه دوره زندیه وکمبود منابع این دوره، تلاش می شود با استفاده از منابع دست اول وسفرنامه هایی که در همان زمان تألیف شده و همچنین مقالات ومنابع متأخر این موضوع مورد بررسی قرار گیرد.
چگونگی به قدرت رسیدن میرمهنا
بندر ریگ تا زمان سلطنت کریم خان زند، بندر معتبرى بود. در اواخر سال 1704 م/ 1179 ق، امیر مهناى، فرزند «امیر ناصر عرب» از مشایخ بندر ریگ، که چندى بود در روى، دریا تسلطى به هم رسانیده و به هرطرف دست اندازى مى کرد. در زمان مرگ نادر، میرناصرزعابی این شهر را اداره می کرد. اجداد آنان از مهاجران عمانی تباربود که نسبشان به بنی صعب می رسید. میرناصر به همراه پسرانش در فتح بحرین با شیخ بوشهر همراهی می کنند و پس از فتح بحرین، میرناصر براي مدتی براي حفظ منافع خویش، پسرش حسین را در آنجا می گذارد. میرمهنا در غیاب میرحسین از فرصت استفاده کرد و پس از قتل پدر، بر بندر ریگ مسلط گردید. فلور اعتقاد دارد که میرمهنا با دادن انعام واعمال زور موفق شد مردم ریگ را وادار به قبول حاکمیت خود در بندر ریگ کند. نظرات مختلف در مورد علت قتل پدر به دست میرمهنا مطرح است. انگلیسی ها اعتقاد دارند چون پدر، سوگلیِ میرمهنا را به فان کنیپهاوزن ( Von Keniphovsion) بخشید، مورد خشم پسر شد و به همین سبب دست به قتل پدر زد. برخی قتل فان کنیپهاوزن (Von Keniphovsion) از سوي میرمهنا را به همین علت می دانند. برخی هدف میرمهنا از این اقدام را دستیابی به قدرت و ممانعت از جانشینی برادر بزرگتر می دانند که احتمال این موضوع بیشتر است. فلور معتقد است شاید یکی از دلایل قتل پدر موافق نبودن وي با رأي پدر در دادن پایگاه مستقل به هلندي ها بوده است. میرمهنا و درگیري با کمپانی هاي واك و ایک (درگیري با انگلیس و هلند) هلندي ها با اطلاع از دیدگاه میرمهنا نسبت به خود زمینۀ به قدرت رسیدن میرحسین را فراهم کردند. با کمک مالی هلندي ها میرحسین موفق شد میرمهنا را از بندر ریگ اخراج کرده و خود بر این بندر مستقر گردد. میرحسین به جهت خطري که از سوي میرمهنا احساس می کرد، تصمیم گرفت مناسبات خود را با دولت هلند و انگلیس تقویت کند. پشتیبانی هلندي ها از میرحسین موجب شد تا فرانسیس وود (Francis Wood)، نماینده کمپانی انگلیس، پس از آزادي میرمهنا از زندانِ حاکم تنگسیر، در ملاقاتی مخفیانه با وي در بوشهر، مقدمات بازگشت او را به حاکمیت بندر ریگ را فراهم آورد. شیخ ناصر در این ملاقات تعهد کرد 500 نفر را از طرف خوانین دشتستان در اختیار میرمهنا قرار دهد. در این زمان انگلیس براي حفظ منافع خود سیاست دوگانه اي را اتخاذکرد؛ از یک طرف در حمایت از میرحسین، یک دفتر نمایندگی تجاري در بندر ریگ احداث کرد و، از طرف دیگر، با کمک حاکم بوشهر مقدمات بازگشت میرمهنا به بندر ریگ را فراهم آورد. کریم خان پس ازتسلط بر نواحی کهگیلویه، تنگستان و نواحی ساحلی، براي حل اختلاف دو برادر متخاصم، آنها را به شیراز فراخواند. آنان پس از رفع کدورت هاي هاي فی مابین به بندر ریگ بازگشتند. نماینده انگلیس در راستاي تحکیم مناسبات دوستی خود با آنان، اذعان کرد که تنها مانع بر پیشرفت و آبادانی خارك وجود تجارتخانه واك در خارك است. و منافع آنان ایجاب می کند که به هر شیوه ممکن از فعالیت هلندي ها در خارك جلوگیري شود. انگلیس پیشنهاد داد که براي این کار نباید از دشمنی آشکار علیه آنها استفاده کرد زیرا قدرت ناوگان هلندي بیشتر از آن است که بتواند حریف آنها شود. پس آنان تصمیم گرفتند به طور پراکنده و شبانه براي هلندي هايدساکن خارك مزاحمت ایجاد نمایند. زمانی که کنیپهاوزن ( Keniphovsion)، نماینده کمپانی واك، درجریان اجراي این نقشه ها قرارگرفت مقابله مستقیم را به صلاح نمی دانست وتصمیم گرفت اطراف جزیره را با کشتی مسدود کند تا مانع از ورود افراد از بندر ریگ شود. بهانه و دستاویز میرمهنا و میرحسین براي قطع روابط با هلندي ها این بود که کنیپهاوزن ( Keniphovsion) در حضور چند شاهد به میرناصر پدر آنان قول داده بود در ازاي تملک بر جزیره خارك 900 تومان پول بپردازد. کنیپهاوزن ( Keniphovsion) در پاسخ به ادعاي آنها اعلام کرد در صورتی که دو برادر سند و مدرکی معتبر داشته باشند وي حاضر است این مبلغ را به آنان بپردازد. کنیپهاوزن ( Keniphovsion) با ارسال نامه اي توسط مترجم خود به میرمهنا مأموریت داد که اولاً، آن دو برادر را نسبت به واك خوشبین کند، ثانیا،ً آنان را علیه انگلیسی ها برانگیزاند. به منظور تحقق هدف دوم مترجم واك به آنان گفت که دژ انگلیسی ها که در مرکز بندر ریگ ساخته شده براي مقاصد تجاري نبوده بلکه تدارك، وسیلهاي براي مطیع و منقادکردن بومیها بوده است. این حیله چنان در میرمهنا مؤثر واقع شد که در نامه اي به کنیپهاوزن ( Keniphovsion) علت مخالفت با هلندیان را برادرش میرحسین دانست و تصریح کرد که وي با برادرش در این زمینه اختلاف دارد و شرایط را زودي تغییر خواهد داد. با این ترفند هلندي ها، پس از مدت کوتاهی میرحسین به دست میرمهنا به قتل رسید. میرمهنا پس از قتل برادر و تعدادي از خویشاوندان، با اقتدار، تمام بر بندر ریگ مسلط گردید. وي در توجیه اقدامش در قتل برادر وانمود کرد که میرحسین می خواست با کمک یکی از حاکمان مجاور، وي را به قتل برساند. میرمهنا توسط میرعلی این پیغام را براي کنیپهاوزن ( Keniphovsion) فرستاد که میرمهنا بیش از برادرش میرحسین خواهان گسترش روابط با هلندي ها است. کنیپهاوزن ( Keniphovsion) به میرعلی گفت: من شما را تنها کسی از خانواده حاکم می دانم که داراي نیروي دریافت و داوري درست است و می خواهم دوستی خود را با ویران کردن دژ انگلیسیان به ما نشان دهید میرمهنا نیز براي نشان دادن حسن نیت خود براي گسترش مناسبات با هلندي ها ، تمام تأسیسات انگلیسی ها را در بندر ریگ ویران نمود. میرمهنا چنان در این کار شتاب کرد که حتی حاضر نشد به درخواست عمال انگلیسی مبنی بر توقف تخریب، تا بازگشت ودد، دست نگه دارد. پس از بازگشت وود، میرمهنا در توجیه اقدامش گفت که اهالی بندر ریگ به او این اجازه را نمی دهند که انگلیسی ها در مرکز شهرشان دژي بسازند؛ اما اگر وي تمایل داشته باشد می تواند در ساحل دژ بسازد و میرمهنا همه نوع کمکی به وي خواهد نمود. این اقدام آغازدشمنی میرمهنا با انگلیسی ها بود. به تدریج گرفتاري هاي انگلیسی هاي ساکن در بندر ریگ افزایش یافت تا اینکه، سرانجام، میرمهنا در ششم نوامبر 1756 م به وود و کارکنانش دستور داد بیدرنگ بندر ریگ را تخلیه کنند. آنان نیز به ناچارراهی بندرعباس گردیدند. میرمهنا پس از تهدید بازرگانان خارجی براي مدتی کارش شکار بازرگانانی بود که از راه خشکی یا دریا از بندر ریگ گذر می کردند. رونق بندر ریگ پس از کشته شدن میرحسین کاهش یافت. پیامد این موضوع خروج بازرگانان ارمنی، بانیان و مسلمانان از این بندر بود. حتی اهالی نیز که ثروت و مال و منالی داشتند دست به اقدام مشابه زدند. میرمهنا پس از این رویداد اغلب مست بود و اطرافیان وي را افرادي هرزه و شهوت پرست احاطه کرده بودند. از این پس همه کاروان ها از رفتن به بندر ریگ خودداري می کردند. افول بندر ریگ و بوشهر، رونق اقتصادي خارك و بنادر دیلم وگناوه را به همراه داشت در نتیجه، تجار به این بنادر روانه شدند. حاکمان بندر دیلم وگناوه براي جذب کاروان ها و ایجاد روابط دوستانه با هلندیان دست به هر اقدامی می زدند. کریم خان نزدیک دو سال از تنبیه میرمهنا چشم پوشی کرد تا شاید وي از کرده خود پشیمان شود اما او همچنان به راهزنی در دریا می پرداخت. اقدامات میرمهنا در ناامنی تجارت در آبهاي خلیج فارس موجب شد. کریمخان دیگر تحمل نکند. درسال 1757 م، کریمخان با 15 هزار نفر از مردان جنگی به سمت دشتستان حرکت کرد تا حاکمان این نواحی را به پرداخت خراج وادارد. قائدحیدر، حاکم گناوه، از انقیاد کریمخان سرپیچی کرد. در هنگام محاصره گناوه، میرمهنا با سه کشتی گالیوات، خان زند، را یاري نمود. در همین زمان میرمهنا با مشاهده کشتی حامل کالاي کنیپهاوزن ( Keniphovsion) که از سمت بصره می آمد بدون اجازه کریم خان گناوه را ترك کرد و به همراه غنایمی که به چنگ آورده بود، گریخت. کریم خان پس از سرکوبی قائدحیدر، حاکم گناوه، میرمهنا را احضار کرد. اما وي توجهی به این موضو ع نکرد. کریم خان در واکنش به اقدام وي، بندر ریگ را محاصره و به میرمهنا اخطار کرد که اگر طی سه روز خود را تسلیم نکند شهر را پس از غارت با خاك یکسان خواهد کرد. میرمهنا چاره اي جز تسلیم نداشت. کنیپهاوزن ( Keniphovsion) از این فرصت بهدست آمده براي تلافی اقدام میرمهنا در ضبط اموال کشتی خود استفاده کرد و کشتی گالیوات وکرجی در اختیار سپاهیان خان زند قرار داد تا وي را دستگیر کنند. اما قبل از عملی شدن اقدام مؤثر علیه میرمهنا، او خودش را به کریم خان تسلیم کرد. اقدام کنیپهاوزن ( Keniphovsion) مبنی بر تأمین تجهیزات دریایی، به منظور دستگیري میرمهنا، انگیزه انتقام از هلندیان را در وي ایجاد کرد. پس تصمیم گرفت با ارائه آمار از غنایم دژ موسلستاین و تجار ساکن در خارك، کریمخان را به تاختن به خارك تحریک نماید. اما، در همین اثنا، کنیپهاوزن ( Keniphovsion) مترجم خود را نزد کریم خان فرستاد. با این پیام که هلندیان تنها براي ادامه بازرگانی خود به خلیج فارس آمده اند تا بازرگانی را در این سامان رونق بخشند. بنابراین آرزو دارند که خان بر مردمان شورشی ایران غلبه کرده و در صلح و آرامش حاکم قلمرو ایران گردد، هلندیان براي حصول این مقصود تا آنجا که در توان دارند کمک خواهند کرد، همچنان که در عملیات بندر ریگ با ارسال ناوگان خود، این کمک را نشان دادند. کریم خان پس از اهدای خلعت به آنان، در پاسخ به درخواست کنیپهاوزن ( Keniphovsion) قول داد اموالشان به آنان مسترد شود و در صورت مفقودي برخی از کالاها، مبلغ آنها پرداخت گردد. میرمهنا که موفق به اجراي نقشه خود نگردید تصمیم گرفت کریمخان را به اذیت وآزار آنان وادارد. پس به کریمخان گفت که هلندي ها هیچ قراردادي را محترم نمی شمارند و موضوع واگذاري خارك در زمان پدرش را مطرح کرد که آنان ازپرداخت وجه تعیین شده خودداري کردند. اما کریمخان علیرغم این سخنان حاضر نشد مناسبات دوستانه خود را با هلندي ها به هم بزند و در پاسخ به درخواست میرمهنا من به عنوان مالک وصاحب اختیار جزیره خارك گفت: آنجا را به گونه انعامی به شما داده ام و دیگر نمی خواهم درباره جزیره خارك سخنی پیش آید. سپس کریم خان میرعلی، برادر ناتنی میرمهنا را جایگزین وي نمود. هلندي هاي از این انتخاب راضی بودند زیرا وي را تنها فرد قابل اطمینان از خاندان میرمهنا می دانستند.
تثبیت قدرت کریم خان و آزادي میرمهنا
در سال 1759 م کریمخان پس از شکست رقبایش و تثبیت موقعیتش در شیراز به وساطت میرزامحمد بیگ خورموجی که از یاران صدیق وي بود، میرمهنا را آزاد کرد. میرمهنا پس از آزادي مجددا به حکومت بندر ریگ گماشته شد. وي در اولین اقدام خود دست به قتل برادر ناتنی خود میرعلی و چند تن از بستگان خود زد. کریمخان نامه اي به حاکمان سرزمین هاي ساحلی ارسال کرد و به آنان فرمان داد که خراج خود را به دولت بپردازند. او اگرچه توانسته بود مخالفان خود را از صحنه رقابت خارج کند اما قدرتی در نواحی ساحلی نداشت. این مسئله سبب شد تا میرمهنا شرارت هاي خود را مجدداً آغاز کند. او با غارت اموال کشتی ها، غنایم را میان افرادش تقسیم کردد و از این طریق بسیاري از افراد جانی وآدمکش ر ا به سوي خود جلب نمود. راهزنی هاي دریایی میرمهنا موجب نگرانی هلندیان ساکن خارك گردید. کنیپهاوزن ( Keniphovsion) طی ارسال نامه هاي مکرر از میرمهنا خواست که کالاهاي مردم خارك را که به سرقت برده مسترد کند اما میرمهنا پاسخی به نامه ها را نیز نداد. پس هلندیان مصمم شدند علیه میرمهنا دست به اقدام مشابهی بزنند. آنان موفق شدند طی عملیاتی بهترین گالیوات هاي میرمهنا را تصرف کنند. این رویداد موجب شد میرمهنا براي مدتی راهزنی دریایی را رهاکند اما افرادش را براي غارت مواد غذایی گندم و گوشت به ساحل بفرستد. اقدام کنیپهاوزن ( Keniphovsion) مبنی بر تصرف گالیوات هاي میرمهنا از سوي شوراي عالی واك و بازرگانان وتجار خلیج فارس مورد تأیید قرار گرفت. علیرغم پیروزي هلندیان بر میرمهنا، آنان براي تهیه مواد غذایی دچار مشکل شدند زیرا تا آن زمان، آنان مقادیر زیادي از مایحتاج خود را از بندر ریگ تهیه می کردند. کنیپهاوزن ( Keniphovsion) براي حل این مشکل تصمیم گرفت مناسبات خود را با قائد حیدر، حاکم گناوه، بهبود بخشد. اولین پیامد این اقدام تأمین نیازمندي هاي خود از گناوه و مهمتر اینکه به علت دشمنی میان میرمهنا و قائدحیدر آنان بهترین بهره برداري سیاسی را از موضوع نمودند. اما به سبب انعامی که کنیپهاوزن ( Keniphovsion) از این بابت به قائدحیدر پرداخت نمود مورد مؤاخذه مدیران واك قرار گرفت. پس از مدت کوتاهی فان درهولست (Von de Holst) جایگزین وي در خارك گردید. وي موظف شد، هرچه سریعتر، به موضوع میرمهنا خاتمه دهد و تکلیف را یکسره کند. در سال 1760 م، حاکم بوشهر و همه حاکمان دشتستان نیروهاي خود را علیه میرمهنا بسیج کردند اما از آنجایی که میان سران آنها اختلاف نظر وجود داشت نتواستند کاري از پیش ببرند. سران دشتستان پس از ناکامی در سرکوبی میرمهنا، از دست اقدامات وي به خان زند شکایت کردند. کریمخان نیز که خواهان ثبات وآرامش در نواحی ساحلی بود، سپاهی را به فرماندهی ولی خان به بندر ریگ گسیل کرد. این سپاه با سپاهیانی که سران دشتستان گرد آورده بودند بندر ریگ را محاصره کردند، اما با کشته شدن ولیخان، باقرخان، یکی دیگر از سرداران کریمخان، فرماندهی را به عهده گرفت. این سپاه نیز در یک شبیخون شبانه از میرمهنا شکست خورد. پس از شکسته شدن محاصره، میرمهنا به سرعت به ترمیم نیرو و خرابی ها پرداخت و مجدداًبه غارت ادامه داد به نحوي که قائد حیدر تا سه سال نتوانست از مزار ع خود محصولی برداشت کند. از آنجا که نیروهاي قائدحیدر توان مقابله با میرمهنا را نداشتند، گناوه را به مقصد خارك ترك کردند. کریمخان همزمان با ارسال سپاهی علیه میرمهنا، نماینده اي به سوي فان درهولست (Von de Holst) فرستاد و از آنان خواست که از سمت دریا بندر ریگ را به محاصره درآورند. این پیشنهاد مورد موافقت فان درهولست (Von de Holst) قرار گرفت اما مقامات واك به وي دستور دادند هرچه سریع تر بی طرفی خود را در این ماجر اعلام کند.
تعامل کریم خان و میرمهنا
روابط کریم خان با میرمهنا، داراي فراز ونشیب و مراحل متفاوتی است. زمانی کریمخان در تحکیم قدرت خود و سرکوب رقبا از وي استفاده می کرد و گاهی نیز براي سرکوبی وي از فرماندهان سپاه و کمپانی هاي خارجی کمک گرفت. در بررسی مناسبات خان زند و میرمهنا ابتدا به تعامل میان آنها پرداخته می شود. کریمخان به سبب شجاعت و شهامتی که از میرمهنا سراغ داشت، دوبار از وي براي مبارزه با حملات انگلیسی ها در سواحل خلیج فارس یاري خواست و هر بار نیز میرمهنا اطاعت امرنموده و با فرنگیان به مقابله پرداخت و همه را از دم تیغ گذارند. بنا به پیشنهاد آقامحمدخان قاجار کریمخان زند، میرمهنا را براي دفع فتنه فرنگیان انتخاب کرد. پس از مدتی مجدداً فرنگیان با هدف گرفتن انتقام، با لشکر بیشتري از سواحل هند به سوي خلیج فارس رهسپار شدند. خان زند نیز آقا محمد خان قاجار را مخاطب قرار داد وفرمود: اى خیرخواه دولت ایران، به ما راهنمایى نمودى و ما متابعت تو کردیم. و اکنون فتنه و فسادى عظیم برپا شده و لشکرى بسیار از فرنگ و هند به بندرعباسى آمده اند. چه کار باید کرد. آقامحمدخان چنین پیشنهاد کرد: مصلحت، چنان است که از جانب وکیل الدوله، رقم و خلعتى از براى میرمهنّاى مذکور فرستاده شود و محاربه فرنگى را به وى محول فرمایند؛ که میرمهنّا، دفع فرنگیان خواهد کرد. این موضوع از سوي امرا و خوانین مورد تصدیق و تحسین قرارگرفت اما وزرا، از روى تمسخر و استهزا، آن راتکذیب کردند. کریم خان فرمان داد رقمى و خلعتى براى میرمهنّا فرستادند و مضمون رقم، آن که ما در این وقت، محاربه فرنگى را به تو واگذاردیم و این خدمت را در دولت ایران به تو محول فرمودیم. به هر قسمى که در قوة تو هست و مقدورت مى شود، دفع این ابلیس وشان پرتلبیس را بکن. میرمهنا براي پس از دریافت خلعت آن را بوسید واطاعت امر کرد. شگرد میرمهنا در این نبرد این بود که براي سرکوبی دشمنان برتن سپاهیان خود چادر زنانه نموده ودر زیرآن سلاح جنگی پنهان نموده و سوار بر قایق راهی مقر مخالفان شدند، آنان نیز فریب خورده و همگی با سلاحهاي پنهان در چادر زنانه نابود شدند. میرمهنا زمانی که خان زند براي گرفتن خراج از قائدحیدر، حاکم گناوه، راهی آن سرزمین شده بود به حمایت و هواداري همراه خان زند بود به نظر می رسد میرمهنا اگرچه با کریمخان در مواردي اختلاف داشت اما هرگاه خان زند براي دفاع در مقابل بیگانگان از وي درخواست یاري می کرد وي اجابت نموده و با دشمنان وارد کارزار می شد.
اختلاف کریم خان با میرمهنا
کریم خان با شیخ هاي ساحل خلیج فارس، مخصوصا با میرمهنا، رئیس بندر ریگ اختلاف داشت. یکی از موارد اختلاف کریم خان با میرمهنا بر سر نپرداختن مالیات بوده است . مؤلف رستم التواریخ می نویسد آن غیور بى باك، جزیرة خارك را مقر خود نموده و از روى غرور و نخوت، با سلطان ایران مدار، والاجاه، کریم خان وکیل الدوله جم اقتدار، آغاز سرکشى نمود و در روى دریاى عمان، کشتى ها و غراب هاى هندیان و سندیان و رومیان و فرنگیان و غیر ایشان را به زور و تعدى و ستم، تسخیر و ضبط و تصرف مى نمود. و اهل هفت کشور، از سرقت و شلتاق او به ستوه آمده بودند و قدرت بر دفعش نداشتند. اما مهمترین عاملی که موجب شد میرمهنا از سوي کریم خان تحت تعقیب قرار گیرد نا امنی هایی بود که وي در مسیرتجاري خلیج فارس ایجاد نموده بود. کارستن نیبور می نویسد میرمهنا و متحدان وی خطوط تجاري بین بوشهر وشیراز را نا امن کرده وتا عمق اراضی پس کرانه اي نفوذ کرده است سیاست خان زند در زمینه امور داخلی سروسامان بخشیدن به اوضاع اقتصادي کشور بود و میرمهنا مانع بزرگی بر سر تحقق این آرمان کریم خان محسوب می شد. در واقع، کریم- خان پس از سرکوبی مخالفان تصمیم گرفت اوضاع کشور را سروسامان دهد. در این راستا، مهم تری ن مان ع د ر س ر راه تجارت و فعالیت اقتصادي کمپانی هاي خارجی، حضور میرمهنا در آب هاي خلیج فارس و اقدامات وي بود که منجر به خروج شرکت هاي خارجی از سواحل ایران گردید. اگر ضعف حکومت مرکزي و کنترل شورش و خودمختاري میرمهنا در خارك نبود این کمپانی می توانست جانشین مناسبی براي کمپانی هند شرقی انگلیس در تجارت اروپا با ایران باشد اقدامات میر مهنا و پیامدهاي آن، حکومت زند را بر آن داشت تا به بندر ریگ لشکرکشی کند. اما میرمهنا هر بار به دریا می گریخت و به دلیل فقدان نیروي دریایی مناسب، اقدامات دولت مرکزي نتیجه اي در پی نداشت. اگرچه کریمخان به اندازة کافی در خشکی قدرت کافی داشت، اما نیروى دریایى او ضعیف تر از آن بود که بتواند دشمن را از پاى درآورد. آنچه آشکار بود ناتوانایی خان زند در نیروي دریایی بود. به عبارتی اگرچه کریم خان در خشکی توانسته بود رقباي خود را مغلوب کند اما در آبها این توانایی را نداشت وهمین مسئله موجب شده بود که کریمخان در آبها با گروه هایی مواجه شود که تهدیدي براي حکومت وي محسوب می شدند. این موضوع وکیل را ناچار به درخواست کمک از دول اروپایى حاضر در خلیج فارس.
هدف کریم خان در برقراري روابط با انگلیس
کریم خان به ناچار براي سرکوبی میرمهنا از دولت انگلیس و فرانسه که در خلیج داراي ناوگان نیروي دریایی بودند درخواست کمک کرد زیرا داراي ضعف در ناوگان دریایی ایران بود. به عبارتی، مهم ترین عاملی که موجب برقراري مناسبات با انگلیسی ها گردید، بهره مندي از همکاري نیروي دریایی آنان علیه میرمهنا بود. نیاز کریم خان زند به مساعدت نیروي دریایی انگلیس براي مقابله با میرمهنا به فردي یاغی و مخل امنیت تجارت درخلیج فارس، موجب نزدیکی خان زند به انگلیسی ها گردید. امین، این عامل را هدف اصلی از برقراري مناسبات با انگیسی ها از سوي کریم خان می داند. ورهرام با اشاره به رد درخواست انگلیسی ها مبنی بر گسترش مناسبات تجاري با ایران از سوي خان زند در سال 1176 ق/ 1762 م، نیاز به همکاري آنها در نبرد با میرمهنا را دلیل موافقت کریم خان با درخواست انگلیسی ها در سال بعد و انعقاد قراردا د 1177 -ق/ 1736 م. ذکر می کند. دلدم در این زمینه می نویسد که کریم خان با واگذاري چنین تسهیلات بزرگی انتظار داشت که انگلیسی ها او را در مبارزه با میرمهنا و امام عمان یاري دهند.
انگلیس و میرمهنا
کریمخان و میرمهنا، هر دو خواستار دوستی با انگلیس بودند. کریم خان مى خواست انگلیسی ها همراه شیخ بوشهر، موقع حمله نیروى نظامی او از طرف خشکی، از طرف دریا به مقر قدرت میرمهنا حمله کنند. در عوض، میرمهنا میل داشت، که انگلیسی ها، به جاى بوشهر در بندر ریگ مستقر شوند، اما مى دانست که اگر او توانایی مقابله با نیروى زمینی کریم خان را نداشته باشد، نمی تواند، امیدوار باشد، که انگلیسی ها از حمایت شیخ بوشهر دست بردارند و او را با ثروتش در دریا تنها نگذارند. میرمهنا نسبت به انگلیسی ها با آنکه قبلا کریم خان را علیه وي همراهی کرده بودند- سیاستی مسالمت آمیز در پیش گرفت. به نظر می رسد میرمهنا تمایلی به رویارویی با ناوگان بریتانیا نداشت یا شاید در این زمان توانایی لازم را در خود نمی دید. به همین دلیل، پس از تسخیر خارك، هنگامی که بوشهر را تهدید به حمله کرد، خطاب به انگلیسی ها اعلام کرد که خصومتی با آنها ندارد. بنابراین هم خودشان و هم اموالشان را محترم خواهد شمرد. در ضمن میرمهنا، در سال 1766 م، با کمک هاي پنهانی انگلیس موفق شده بود کشتی هاي بازرگانی خود را به ناوهاي توپ دار تبدیل کند. قبل، از عقد قرارداد، انگلیسی ها با درخواست کریم خان مبنی بر مقابله با میر مهنا مخالفت ورزیدند. انگلیسی ها تا زمانی که میرمهنا به کشتیهاي کمپانی حمله نکرده بود، دلیلی براي درگیر شدن با میرمهنا نداشتند. درباره عدم تمایل انگلیسی ها در کمک به کریم خان زند، پژوهشگران دلایل مختلفی را ذکر کرده اند. برخی عدم برداشت صحیح آنها از موقعیت و جایگاه خان زند در منطقه و جدي نگرفتن حکومت مرکزي ایران را در این امر دخیل می دانند. رؤساي کمپانی، کریم خان را نیز مانند دیگر حاکمان محلی، یک عنصر گریز از مرکز قلمداد می کردند که با استفاده از اوضاع نابهسامان پس از مرگ نادرشاه، چند صباحی در گوشه اي از ایران به قدرت رسیده است. بنابراین، وي را قابل اعتماد نمی دانستند ، گذشته از آن رو، انگلیسی ها انگیزه اي براي درگیر شدن با میرمهنا نداشتند. البته دلیل اصلی رد درخواست کریم خان را ، وضعیت بی ثبات وي می دانستند بنابراین عاقلانه نبود که با اعراب به ستیز بپردازند. این بی اعتمادي در مورد ایرانی ها تأثیر مهمی در روابط ایران و انگلیس در آن زمان ایفا نمود. انگلیسی ها چندین بار به واسطۀ اتّکایی که در منطقه داشتند، تلاش کردند که کریم خان را تحت فشار قرار دهند و از همکاري جدي با او طفره می رفتند.
نقش دولتها ي محلی و خارجی در سرکوبی میرمهنا
براي سرکوبی میرمهنا، در 1765 م، سپاهی را به فرماندهى امیرگونه خان، کریمخان مأمور کرد. او ابتدا خورموج را تصرف کرد. رفتار توأم با مداراي امیرگونه خان در لار و تنگستان موجب همکاري فرماندهان بومی وتوده مردم با وي گردید. خیال کریم خان از طرف شیخ ناصر، رئیس بوشهر، راحت بود. چون شیخ ناصر از بابت تجارت بوشهر با شیراز استفادة زیادي می برد و به این سبب به صلاحش نبود که علیه کریم خان اقدامی بکند. علاوه براین، خود او با میرمهنا در حال جنگ بود، اما نیروي دریایى او ضعیف تر از آن بود که بتواند دشمن را از پاى درآورد. وکیل ناچار از اروپایی ها تقاضاى کمک کرد. قواي انگلیسی مستقر در بوشهر نمى خواستند در جنگ علیه میرمهنا شرکت کنند، اما چون میر مهنا خیلی ضعیف شده بود، آقاي جرویس (Jervis) بالأخره قول داد که یک کشتی کوچک به کمک شیخ ناصر بفرستد. شیخ ناصر پیش بینی می کرد، که میرمهنا نخواهد توانست در مقابل نیروي زمینی دولتی مقاومت بکند. او امیدوار بود که نیروي دولتی میرمهنا را آن قدر ضعیف کند، که او بعدا بتواند با کمک انگلیسی ها، ثروتی را که به خویري منتقل شده بود به دست آورد. شیخ بوشهر مایل بود، که میرمهنا به کلی نابود بشود، اما در کشتی هاي او کوچکترین نشانی از نظم به چشم نمی خورد. افسران شیخ یا به سبب ترس یا به بدین علت که رشوه گرفته بودند، همواره از به وجود آمدن برخورد دریایی پرهیز می کردند و به این ترتیب، آنها همیشه انگلیسی ها را و بعد هلندي ها را تنها می گذاشتند. شاید اگر عربهاي بوشهر با کاپیتان پرایس همکاري کرده بودند، میرمهنا به کلی نابود شده بود. براي سرکوبی میرمهنا قرار بر این شد، که امیرگونه خان از خشکی و شیخ ناصر، با کشتى انگلیسی ها، از طریق دریا حمله کنند. در این میان میرمهنا فرصت داشت تا جبهه دفاعی خود را تقویت کند. او ابتدا براى بندر ریگ آذوقه اي کافى تدارك دید. جمعیت زیادي از این شهر به خارك رفت، و این مسئله از چند جهت براي هلندي ها تأمل برانگیز بود. هلنديهاي جزیرة خارك تمایلی به دخالت در این جنگ نداشتند. رئیس شرکت هلندي براي آنکه خودش را از مداخله در این امر بازدارد حتی به کشتی میرمهنا اجازه داد که در خارك : موادغذایی تهیه و سوختگیري کند. در این مدت میرمهنا توانست در عملیات جنگی علیه کمپانی هند شرقی و ناوگان بوشهر پیشی بگیرد وحتی چند کشتی بوشهر به مقصد بحرین را تصرف کند. در عین حال هلندي ها می ترسیدند که به سبب ازدیاد جمعیت کوچنده، نیروهایشان از نظر آذوقه در مضیقه بیفتد و، علاوه بر این، کریم خان و شیخ ناصر به دلیل حمایت آنها از مردم کوچ کرده تجارت با ایران را براي شان ممنوع کند و، سرانجام می ترسیدند که تازه واردها زمینه ورود میرمهنا را به جزیرة خارك فراهم نمایند. پس تصمیم گرفتند که از پذیرش آنان به خارك جلوگیري کنند. در این موقع میرمهنا تمام خانواده اش و، همچنین ساکنین بندر ریگ را به خویري، جزیرة خالى از سکنه اى، در حدود 7 کیلومتري خارك، منتقل کرد. پس از استقرار میرمهنا در خویري، امیرگونهخان با سپاهش به بندر ریگ نزدیک شد. کریم خان نیز چند هزار نفراز سپاه خودش را، به امیرگونه خان ملحق کرد. با تصرف بندر ریگ توسط امیرگونه خان، آنان آماده پیاده شدن در خارك گردیدند. با محاصره خارك تجارت وتهیه آذوقه هلنديها متوقف شد و این مسئله موضع هلنديها را نسبت به میرمهنا کاملاً تغییر داد. این تغییر موضع هلندي ها موجب شد تا میرمهنا محاصره قلعه هلنديها را در دستور کار خود قرار دهد. میرمهنا قواي خود را در جزیره خارك پیاده کرد و از آنجایی که ارتباط جزیره با خارج قطع شده بود نماینده هلند تصمیم گرفت باب مذاکره با میرمهنا را باز کند. اما هیأت نمایندگی هلنديها به دستور میرمهنا دستگیر شد و او پس از یک نبرد کوتاه موفق شد دژ هلندي ها را تسخیر کند و هلندي ها را از خارك بیرون براند. پس از تسلیم قلعه و شهر، عده زیادي از آنان با کشتی راهی باتاویا شدند. در 1765 م، هلندي ها، به طور کامل، از جزیرة خارك رانده شدند. از این تاریخ به بعد دیگر کسى از این ملت در خلیج فارس ظاهر نگردید، و : بهطورکلی تجارت در ایران را ترك کردند. هلندیان به دلیل ناامنیهاي موجود در بندرعباس که امکان هرگونه فعالیت تجاري را از آنان گرفته بود، پس از تعطیلی دفتر تجاري خود این بندر را ترك کردند میرمهنا با این کار، هلنديها را نه تنها به ترك جزیره خارك، که عملا به ترك تمام خلیج فارس. واداشت. امیرگونه خان پس از ناکامی در عملیات علیه میرمهنا بندر ریگ را ترك کرد. میرمهنا بلافاصله بندر ریگ را بازپس گرفت. خان زند در 1768 م، نیروي دیگري را به بندر ریگ اعزام کرد که این نیرو نیز با عدم همکاري نماینده کمپانی (موره) مواجه شد. پس از آنکه کریم خان از کمک هاي خارجی در سرکوبی میرمهنا ناامید شد، زکى خان زند را با لشکرى بسیار، با مشایخ بندرعباس و بوشهر، مأمور به دفع او نمود. جنگ سختى درگرفت. از آنجایی که حمله مستقیم به جزیره خارك بی اثر بود، خان زند تصمیم گرفت از طریق محاصره زمستانی و قطع دسترسی به منابع آذوقه آنان را گرفتار کند. پس فرمان داد تا از نظر آذوقه و ارسال مواد غذایی در تنگنا قرار گیرند. در 1769 م، با افزایش شدت وسختی محاصره و ادامه خونریزي هاي میرمهنا، گروهی از خویشاوندان را علیه خود برانگیخت همین امر موجب اختلاف میان یاران وي شد زمانی که خویشان میرمهنا متوجه شدند که دیر یا زود میرمهنا دستگیر می شود، یکی از خویشانش به نام حسن سلطان در حالت غافلگیري تصمیم به دستگیري وي نمود. در این موقع تعدادي از سربازهاي میرمهنا، ترجیح دادند به سپاه نیرومندتر بپیوندند و این موضوع موجب نگرانی وي گردید. میرمهنا که چندي پیش در خشکی حوزه وسیعی را تحت نفوذ خود داشت، حالا فقط جزیره خشک و بایر رادر اختیار داشت. بالاخره یاران میرمهنا بر او شوریدند. قواي زکیخان و کشتی هاي هلندى ها، میرمهنا را مجبور ساختند که در جزیره کوچکى متحصن شود. میرمهنا با تعداد کمی از یارانش با آذوقۀ اندك وکشتی شکسته خود را به آبها انداخته، تا اینکه به ساحل بصره رسیدند. میرمهنا تمایلی نداشت که به بصره برود چون مردم بصره به سبب شرارتها وآدم کشی، به خونش تشنه بودند. مردم بصره وي را شناختند و او وهمراهانش را دستگیر کردند. ظاهرا حاکم بصره مستقیماً یا به دستور پاشاي بغداد که او را خطري جدي براي سلامت مسیر تجاري بصره در خلیج فارس می دانست او را دستگیر کرد. درآنجا توسط عمال عمرپاشا، حاکم بغداد دستگیر شد و به قتل رسید که همین امر بهانه اي براي تصرف بصره گردید. با کشته شدن میرمهنا در بصره، کریم خان جزایر فارس را به حیطه تصرف آورد؛ و جزیره خارك را با اسناد به دولت فرانسه، که در آن وقت « لویى پانزدهم » سلطنت مى کرد، واگذار کرد. ولی وزراى « لویى » تمایلی به تصرف جزیره ى خارك نداشته و براى تصرف آنجا نیامدند. میرحسن سلطان، عامل کودتا بر علیه میرمهنا تصمیم داشت پس از خروج میرمهنا ازخارك، آن را به انگلیسی ها تسلیم کند. ولی بعد منصرف شد. به این ترتیب، بالأخره جزیرة خارك به دست ایرانی ها افتاد.
واکاوي سیاست دوگانه انگلیس در سرکوبی میرمهنا
دولت بریتانیا براي دستیابی به یک مصالحه سیاسی با کریمخان، با پیوستن به نیروهاي ایران علیه میرمهنا، موافقت کرد. میرمهنا نه تنها تجارت دریایی انگلیس را تهدید می کرد در عبور و مرور کاروانها به شیراز نیز اختلال ایجاد میکرد. در قراردادي که در 1767 م میان دو دولت به امضا رسید، امتیازاتی به انگلیسی ها واگذار شد که طی آن علاوه بر تثبیت امتیازات قبل، مجوز ساخت استحکامات نظامی براي تقویت مواضع خود دریافت کرد ومهمتر از آن توافق شد در صورت پیروزي علیه میرمهنا، خان زند جزیره خارك را در اختیار آنان قرار دهد با این شرط که این امتیاز را به هیچ قدرت اروپایی دیگر واگذار نکند. اهمیتی که صلح با کریم خان زند و به دست آوردن جزیره خارك براي انگلیسی ها در برداشت، سبب گردید با وجود مخالفت هاي مقامات کمپانی در لندن، شوراي کمپانی در بمبئی، ناوگانی را براي همکاري با ایرانی ها علیه میرمهنا اعزام کند و به نمایندگی بصره یادآور شد که عملیات علیه. او را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. انگلیسی ها براى نابود کردن میرمهنا نیروي دریایی نسبتا بزرگی را از بمبئی روانه جزیرة خارك کردند، اما این نیرو، بی آنکه به نتیجه برسد، ناگزیر از بازگشت شد. بنا به گزارش کارملیت ها، 11 کشتی انگلیسی در این نبرد شرکت داشتند. با این حال، شکست سختی نصیب آنها شد. انگلیسی ها به رغم اینکه در قرارداد قول همکاري با کریمخان را در سرکوبی میرمهنا داده بودند اما در طی سه بار حمله به میرمهنا در سالهاي 1765 و 1761 و 1768 م، عملا هیچ کمکی به کریمخان نکردند. در ماجراي سرکوب میرمهنا انگلیسی ها به رغم وعدة کمک به خان زند، ناوگان خود را از معرکه کنار کشیدند. عدم حمایت و پشتیبانی انگلیسی ها از نقشه هاي کریم خان را این گونه تحلیل می کند که سرکوبی میرمهنا موجب بهبودي وضعیت هلندي ها در منطقه می شد. چیزي که انگلیسی ها به هیچ عنوان تحمل نمی کردند. دربارة شکست انگلیسی ها در این عملیات دو دیدگاه مطرح است، دیدگاه اول، اقدامات مور را دلیل اصلی این شکست مطرح کرده است. مور که با هر نوع همکاري و سازش با ایرانی ها مخالف بود، دستور داد ناوگان اعزامی بی آنکه منتظر ورود نیروهاي ایرانی به بندر ریگ و اعزام آنها به محل عملیات بماند،خارك را محاصره کند. به دلیل کمبود نیرو جهت پیاده کردن در جزیره، محاصره با شکست روبه رو شد و حمله به قلعه خارك با دادن تلفات سنگین بی نتیجه ماند. او که همچنین معتقد بود کریم- خانزن د به وعد ه خود عم ل نکرد ه و د ر اعزا م به موقع نیروي کمکی سستی به خرج داده است به ناوگان انگلیسی دستور داد تا منطقه را به سوي بمبئی ترك کند. بنابراین، هنگامی که نیروهاي ایرانی، تحت فرمان زکی خان زند، به بندر ریگ رسیدند، از کشتی هاي انگلیسی اثري نیافتند. دیدگاه دوم، تعلل و عدم اعزام به موقع سپاه از سوي کریم خان براي همکاري با انگلیسی ها را دلیل ناکامی آنها در محاصره خارك و پیروزي بر میرمهنا می داند. برخی سعی دارند پشیمانی کریمخان از واگذاري خارك به انگلیسی ها و، همچنین، پیشنهاد فرانسوي ها مبنی بر تأمین مایحتاج ارتش ایران بدون اخذ. هرگونه امتیازي و تنها در برابر ابریشم ایران را در این اقدام خان زند دخیل بدانند. به نظر میرسد کریم خان زند به دلیل نارضایتی از انگلیسی ها خواسته باشد فرانسوي ها را جایگزین آنها کند. برطبق این دیدگاه ها، می توان چنین نتیجه گیري کرد که اگرچه می توان اقدامات مور در حمله نابهنگام و بدون هماهنگی با حکومت ایران به خارك و نیز اعزام زود هنگام ناوگان انگلیسی به معنی اعلام شکست به بمبئی را در به نتیجه نرسیدن عملیات مهم دانست – خصوصاً اینکه و ي مور د سرزنش مقاما ت ارشد در بمبئی نیز واقع شد. یا بتوان این شکست را به ناکارآیی و بی کفایتی فرماندهی ناوگان انگلیسی ربط داد، اما باید پذیرفت که کریمخان نیز با اعزام نکردن به موقع نیرو، به هر دلیل، مسیر شکست ر ا هموار کرد و زمینه ر ا براي اشکال تراشی افرادي چون مور فراهم کرد. آنچه قابل تأمل است اینکه کریم خان در سال 1179 ق 1765 / م. نیز با وجود وادار کردن هلندي ها به همکاري با وي علیه میرمهنا، از اعزام به موقع کمک به آنها بازماند، به نظر می رسد هدف انگلیس از مجهز کردن ناوگان نظامی میرمهنا به سلاح توپ دار، از یک طرف، موقعیت را براي تحکیم وتثبیت قدرت وي و راندن و نابودي هلندي ها وخروج آنها را از خارك فراهم می ساخت و، از طرف دیگر، تبدیل به قدرت بلامنازع در سواحل خلیج فارس می گردید.
دیدگاه مورخان و پژوهشگران در مورد میرمهنا
در بررسی شخصیت میرمهنا این سؤال مطرح می شود که میرمهنا که بود وچه اهدافی را دنبال می کرد. آیا او یک انقلابی بود که جزایر وسواحل جنوبی کشور را از دست اشغالگران نجات داد یا یک راهزن بود که امنیت سواحل خلیج فارس را به خطر انداخت و موجب تضعیف اوضاع اقتصادي کشور گردید. در مورد شخصیت میرمهنا نیز نظرات متفاوتی بیان شده است برخی وي را راهزن وعدهاي دیگر وي را فردي شجاع و وطنپرست معرفی می کنند. منابع خارجی مثل فلو و جان پري، به اتفاق نظر، میرمهنا را فردي راهزن وشرور معرفی کرده اند که فعالیتش موجب تضعیف اوضاع اقتصادي ایران ومنافع آنان گردیده است. فلور به سبب داشتن ملیت هلندي، میرمهنا را به جهت اخراج هلندیان از خارك، فردي دزد و راهزن معرفی می کند. منابع متقدم مثل مؤلف رستم التواریخ وي را فردي بیباك وآراسته به کمالات معنوي معرفی میکند. در منابع متأخر و معاصر فقیه و اقتداري از وي به عنوان فردي انقلابی که برعلیه سیاستهاي استعماري انگلیس و هلند به پاخاسته نام میبرند. اقتداري، او را آدمی معمولی و دهاتی، اما شجاع و مذهبی و وطنپرستی میداند که بدون اجازه دولت مرکزي و بدون اینکه لشکري و قوایی مجهز داشته باشد، به وسیله قایق هاي معمولی به دو جزیره خارك و جزیره خارکو حمله و نیفن هاوزن را از آنجا بیرون کر د و این دو جزیره ر ا دوباره بازپس گرفت، اقتداري، برخلاف فلور، که میرمهنا را فردي شرور وبعضاً آلوده به رذایل اخلاقی نمی داند بلکه وي را فردي وطنپرست و مذهبی می داند که در راه حفظ کشور از لوث بیگانگان با آنان وارد جنگ شده و هلندي ها را از خارك و ایران بیرون می راند و فلور هلندي به جهت دیدگاه استعماري و تعصب خاص به او و مادرش تهمت و افترا می زند. اقتداري به انتقاد از نوشته هاي فلور می پردازد که میرمهنا را حرامزاده خوانده و علت اعدام وي در بصره را به جرم بدکاره بودن مادر وي و خودش می داند. اما آوري، مرگ میرمهنا به دست مقامات عثمانی را به سبب رفتار بیدادگرانه وي می داند و همچنین، به نکوهش پژوهشگرانی می پردازد که به تائید دیدگاه فلور در آثارش می پردازند. اقتداري میرمهنا را سرباز جانباز فداکار افتخارآفرین در عرصه مسائل خلیج فارس می داند. ودیعی اعتقاد دارد که میرمهنا در ابتدا تابع کریم خان زند بود اما مشاهده اوضاع کشور که نشان از عدم تسلط حکومت ایران برسواحل و جزایر در برابر قدرت نظامی تجاري اروپاییان بود، منجر به شورش وي گردید. در مورد شخصیت میرمهنا برخی مورخان و وقایع نگاران دچار افراط وتفریط شده اند. میرمهنا براي کسب قدرت به قتل عام اعضاي خانواده خویش اقدام کرد که این عمل مذموم وتأمل برانگیز حاکی از قساوت قلب وجاه طلبی او بوده است. اگرچه او گاهی براي حفظ منافع خود با انگلیس و هلند تسامح می نمود. اما برخی مورخان اقدام وي را دربیرون راندن هلندي ها از خارك ستوده و وي را فردي انقلابی می دانند.
قتل میرمهنا و پیامد آن
کشته شدن میرمهنا دربصره توسط عمرپاشا یک ی از عواملی بود موجب تحریک کریمخان در تصرف بصره گردید. پس از کشته شدن میرمهنا، کریمخان براى گوشمالى انگلیسی ها که مرز تجارتى خود را به بصره منتقل کرده بودند، به محاصرة بصره پرداخت، مؤلف گیتی گشا می نویسد که بعد از اسیر نمودن میرمهنا ، گزارش به عمرپاشا، والی بغداد، دادند و او دستور قتل را صادر کرده و به طور مخفی او را کشتند. اقدام پاشاي بغداد در قتل میرمهنا با عکس العمل شدید کریمخان مواجه گشت. در این خصوص کریمخان نامه اي به سلیمان پاشا، حاکم بصره، نوشت و عصبانیت خود را این چنین اعلام کرد. اي بی ادب! غلط بسیار بزرگی از تو صادر و جرم بسیار عظیمی از توظاهر شده، تنبیه تو لازم و به تحذیر تو عازم می باشیم، اي بی خرد ناهوشیار، چاکر یاغی روگردان ما را چرا بر دار کردي؟ تنبیه چاکر گناهکار بر آقاي وي است، نه بر غیر و در حقیقت میر مهنّا صاحب سیف و قلم و به کمالات صوریه و معنویه آراسته بود. از کشور روم خون بهایش بیش است، پس بر ما واجب است، که خونبهاي چاکررشید نامور خود را از تو بگیریم. آصف مسئله میرمهنا را مهمترین عامل در تصرف بصره می داند. دستاویز کریمخان این بود که میرمهنا فردي ایرانی وتبعه ایران بوده است. شک نیست که مرگ میرمهنا یک فرصت مناسب دیپلماتیک براي وکیل بود. کریم خان به دنبال بهانه براي لشکرکشی به بصره بود. پس از سلطان عثمانی سروالی بغداد را به تلافی قتل خودسرانه میرمهنا را مطالبه کرد که بهدنبال پاسخ منفی سلطان عثمانی، تصمیم به تصرف بصره گرفت.
بحث و نتیجه گیري
کریمخان براي استقرار امنیت در مرزهاي جنوبی و نواحی سواحل و مقابله با میرمهنا به نیروي دریایی نیازمند بود و چون در بین متحدانش به جز حاکم بوشهر نیروي نیرومند وقابل اعتماد یافت نمی شد از شرکتهاي اروپایی یاري طلبید. حکومت هاي ایرانی به دلیل فقدان نیروي دریایی مقتدر و یکپارچه، در حل مسائل خلیج فارس، نیازمند همراهی و همکاري کشورهاي اروپایی حاضر در منطقه، به ویژه بریتانیا، به عنوان نیرومندترین ناوگان دریایی در خلیج فارس بودند. به رغم اینکه میرمهنا براي هر دو شرکت هند شرقی هلند و انگلیس تهدید محسوب می شد و منافع مشترکی با کریمخان زند در سرکوبی میرمهنا داشتند؛ اما از آنجایی که تقویت حکومت مرکزي مغایر با منافع آنها بود، مصالحه با گروههاي محلی را ارجح می دانستند و حاضر به همکاري خان زند نشده، تلاش نمودند که به میرمهنا نزدیک شوند. کریمخان براي رونق اوضاع اقتصاي کشور و تحکیم پایه هاي قدرت خویش نیازمند برقراري صلح و ثبات در سواحل و بنادر خلیج فارس بود؛ اما میرمهنا با راهزنی و دزدي دریایی امنیت خلیج فارس را به خطر می انداخت به نحوي که کمپانی هاي خارجی ترجیح دادند این منطقه را ترك کرده و مکان امنتري را جهت تجارت انتخاب نمایند. این مسئله تا آنجا براي کریمخان مهم بود که حاضرشد در ازاي سرکوبی میرمهنا، امتیازات خاص از جمله بندرخارك را واگذار کند. اما انگلیس با اجراي سیاستهاي دوگانه از سرکوبی میرمهنا طفره رفت و حتی با استفاده از میرمهنا به خواسته خود برسد. به عبارتی موقعیت خاص واستراتژیک منطقه خلیج فارس موجب شد تا انگلیس با کمک به میرمهنا قدرت بلامنازع خلیج فارس گردد.
تاریخ بوشهر (ابوشهر یا Bushire)، عرب (Arab) ، قشقایی (Qashqai)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر