با
گذشت بیش از ۳۵ سال از شروع ساخت نیروگاه اتمی بوشهر، هنوز برای انتقال و
جابهجایی دو روستای مجاور آن اقدامی انجام نشده است از طرفی به دلیل
ممنوعیت ساختوساز، سالهاست که مردم این روستاها در خانههای فرسوده
زندگی میکنند.
در ابتدا لازم می بینم که فیلمی از فقر در کنار این نیروگاه اتمی با هزینه بیش از 15 میلیارد دلار را قرار دهم:
حسین
مرادی و رضا جمیلی، گروه اجتماعی- رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفته است
که نیروگاه هستهای بوشهر اواخر آبان و یا حداکثر اواخر آذرماه افتتاح
خواهد شد. خبر افتتاح نیروگاه بوشهر خبر جدیدی نیست اما باید در نظر داشت
که افتتاح این نیروگاه علاوه بر همکاری روسها و رفع برخی مشکلات فنی،
نیازمند رفع مشکلی است که 35 سال است به قوت خود باقی است.
طبق قوانین سازمان بینالمللی انرژی اتمی راهاندازی هر نیروگاه هستهای مستلزم خالی بودن شعاع دو کیلومتری آن از مناطق مسکونی است. اما وجود دو روستای قدیمی در کنار نیروگاه بوشهر مسئلهای است که هنوز برای آن تمهیدی اندیشیده نشده است.
طبق قوانین سازمان بینالمللی انرژی اتمی راهاندازی هر نیروگاه هستهای مستلزم خالی بودن شعاع دو کیلومتری آن از مناطق مسکونی است. اما وجود دو روستای قدیمی در کنار نیروگاه بوشهر مسئلهای است که هنوز برای آن تمهیدی اندیشیده نشده است.

از برج مقام بوشهر که ورودی این شهر است 11 کیلومتر به طرف جنوب که بروید به روستایی با قدمت هزار ساله میرسید که نام قدیم آن «بیشهر» و نام امروزی آن هلیله است. روستایی با 2500 نفر جمعیت که شغل بیشتر ساکنان آن ماهیگیری است و عدهای هم با اندک نخلهایی که از بیآبی جان به در بردهاند روزگار سخت و پرمشقتی را میگذرانند. ساکنان پا به سن گذاشته هلیله میگویند قبل از اینکه ساخت نیروگاه شروع شود، دهها حلقه چاه در روستا وجود داشته که نخلستانهای روستا را آب میدادند. امروز اما آب آشامیدنی روستا هم جیرهبندی است که از طریق نیروگاه تامین میشود. هلیله با ضلع شمالی نیروگاه هستهای تنها 6 متر فاصله دارد و از همان 35 سال پیش که کلنگ نیروگاه به زمین زده شد طرح انتقال روستا مطرح بوده است به همین دلیل سالهاست که ساخت و ساز در روستا ممنوع میباشد. و خانههای فرسوده و رو به تخریب روستا را گویا قرار است گذر زمان از بین ببرد.

مشکلات این دو
روستا یکی است. محدودیتها و ممنوعیت ساخت و ساز باعث شده است تا مردم
روستا در خانههای فرسوده و در حال تخریب زندگی کنند. از طرفی بلاتکلیفی در
میان ماندن یا رفتن، انگیزه تعمیرات را هم از آنها گرفته است. هر چند برخی
اهالی، شبانه مصالح ساختمانی را وارد روستاها میکنند تا با اندکی تعمیرات
از فرو ریختن سقف خانه خود جلوگیری کنند.
زندگی در حریم نیروگاه:
حریم اولیهای که برای نیروگاه اتمی بوشهر در نظر گرفته شده بود 10 کیلومتر بود که حتی بخشهایی از شهر بوشهر مانند سبزآباد، سرتُل و چند روستای دیگر را نیز در بر میگرفت. اما در آخرین بازنگری حریم نیروگاه به 5 کیلومتر کاهش پیدا کرد که با این تغییر تنها دو روستای هلیله و بندرگاه در حریم نیروگاه قرار گرفتهاند.
انتقال این دو روستا از همان زمانی که پیمانکار نیروگاه، شرکتی آلمانی بود مطرح بوده است. در طرح این شرکت بنا بود که ضمن انتقال روستاها، با استفاده از زمینهای آزاد شده، فضای سبزی در اطراف نیروگاه بوجود بیاید. در اوایل انقلاب نیز جابجایی روستاها و ساکنان آن جدیتر پیگیری شد و حتی روستای «چاه تلخ» برای اسکان روستاییان در نظر گرفته شد اما تا سالها هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشد. تا اینکه در دومین سفر استانی دولت نهم به استان بوشهر، استانداری موظف شد برای انتقال این دو روستا برنامهریزی کند. ولی مصوبه استانی دولت هم نتوانست گره 35 ساله همسایگی این دو روستا و نیروگاه را باز کند تا همچنان مشکلات زندگی در جوار نیروگاه هستهای برای مردمی که از نظر معیشتی خود تنگناهای زیادی دارند، پا برجا بماند.
در مهرماه سال 89 بود که دکتر علیاکبر صالحی رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ضمن اشاره به لزوم تعیین تکلیف این دو روستا و رفع دغدغه ساکنان آنها و مسائل ایمنی و امنیتی نیروگاه گفت که در این مورد منتظر نظر شورای امنیت ملی هستند.

حریم اولیهای که برای نیروگاه اتمی بوشهر در نظر گرفته شده بود 10 کیلومتر بود که حتی بخشهایی از شهر بوشهر مانند سبزآباد، سرتُل و چند روستای دیگر را نیز در بر میگرفت. اما در آخرین بازنگری حریم نیروگاه به 5 کیلومتر کاهش پیدا کرد که با این تغییر تنها دو روستای هلیله و بندرگاه در حریم نیروگاه قرار گرفتهاند.
انتقال این دو روستا از همان زمانی که پیمانکار نیروگاه، شرکتی آلمانی بود مطرح بوده است. در طرح این شرکت بنا بود که ضمن انتقال روستاها، با استفاده از زمینهای آزاد شده، فضای سبزی در اطراف نیروگاه بوجود بیاید. در اوایل انقلاب نیز جابجایی روستاها و ساکنان آن جدیتر پیگیری شد و حتی روستای «چاه تلخ» برای اسکان روستاییان در نظر گرفته شد اما تا سالها هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشد. تا اینکه در دومین سفر استانی دولت نهم به استان بوشهر، استانداری موظف شد برای انتقال این دو روستا برنامهریزی کند. ولی مصوبه استانی دولت هم نتوانست گره 35 ساله همسایگی این دو روستا و نیروگاه را باز کند تا همچنان مشکلات زندگی در جوار نیروگاه هستهای برای مردمی که از نظر معیشتی خود تنگناهای زیادی دارند، پا برجا بماند.
در مهرماه سال 89 بود که دکتر علیاکبر صالحی رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ضمن اشاره به لزوم تعیین تکلیف این دو روستا و رفع دغدغه ساکنان آنها و مسائل ایمنی و امنیتی نیروگاه گفت که در این مورد منتظر نظر شورای امنیت ملی هستند.

حال پورکبگانی فرماندار بوشهر میگوید انتقال هلیله و بندرگاه قطعی است و تنها منتظر تعیین تکلیف از طرف شورای امنیت ملی و سازمان انرژی اتمی هستند. اگرچه پورکبگانی حاضر به مصاحبه با قانون در مورد آخرین وضعیت این دو روستا نشد اما مردم ساحل نشین هلیله و بندرگاه هنوز امیدوارند که یا دولت مکانی را برای زندگی آنها معین کند و یا اینکه با خرید خانهها و زمینهایشان به بلاتکلیفی 35 ساله آنها پایان دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر